در این اتحاد زنجیره ایمانی همه در کمک به هم در پیشرفت هم کار میکنند چه کلبه ایمانی قوی خواهد بود آن خانه ایمانی که هر کسی در کمک به هم و در احوال هم و هم در یاری هم و هم در انجام کارها و دیدن ها و بدون غرور و تکبر کار کند.نه منافعی بینایی بسته شود نه منافعی دست به کار نیاید. بلکه این اتحاد انسانی هست که من درست من برترو من بهتر را کنار میگذارد و خادم خدا میشوند. و این خدمت رسوخ هر نوع کینه ورزی را میخشکاند. زیرا هدف رضایت کامل خداست.ده آن صد صد آن هزار میشود زیرا ده آن ده نفر قوی و صد آن هزار برابر قویتر هست زیرا زنجیره چرخه خدمت به جهان پیرامون از انسان و گیاه و حیوان خیر و نیکی هست رسالت انسان.زیرا در این زنجیره حیات یک انسان حیات کل بشریت هست. و کسی اجازه به خود نمیدهد حیات دیگری را خاموش کند زیرا در این چرخه ایمانی هست که جامعه کوچک آن نمود روشنایی بزرگ میگیرد.من درست میگویم به رفتار درست آید من رفتار درست به جمع آید و جمع به مثال شمعی روشن از یک الگوی ایمانی درست خواهد شد.که در آن انسانیت ریشه ریختن خون را میخشکاند و هر انسان رسالت خود را در حیات بهتر دیگری کوشا میشود.نه مثال منفعت به او نگرد نه مثال کالا نه مثال سپر بلکه مثال آنچه برای خود میپسندم برای تو میپسندم و زنجیره انسانی بد گویی و تهمت و کسی را ابلیس نمیخواند بلکه ذهن مثبت در زنجیره هدایت صحیح آنقدر قوی هست که آدم را تاریکی نگیرد و روشنایی به هم هدیه دهند. آموزه های صحیح جان را نمیخورد حرص به آدم دیگر نمیدهد و کسی خوار و کسی بد نمیشود بلکه همه در حق بقل دستی خود نیکی کنند و بیگانه و سرد به هم نباشند و فقط برند و مارک و جوشش بدون افروزاندن نباشد بلکه جوشش و افروزاندن دیگری مثال افتخار به دیگری و خود سازی و دگر سازی باشد آنموقع کسی بی تفاوت نیست کسی حتی یک نشانه الهی یک ایمان یک رفتار درست یک روشنایی را اهمیت میدهد و بر هم و برای هم برای رضایت خدا خواهند کوشید زیرا منافع مادی و مقامی جای خود را به چه کسی نمیدهد بلکه هر کسی خادم دیگری برای رضایت خداست.