پولُس (عبری:שאול התרסי شائول طرسوسی، یونانی:Σαούλ شائول و Σαῦλος سوئولوس و Παῦλος پولوس)، نامآور به پولس رسول، از مبلغان مسیحیت بود؛ برخلاف حواریون، پولس هرگز با عیسی دیدار مستقیم نداشتهاست، در کتاب اعمال رسولان، پولس پیشوای غیریهودیان[۱] و یعقوب پیشوای یهودیان[۲] خوانده شدهاند.
بیشتر آگاهیها دربارهٔ زندگی پولس از نوشتههای کتاب اعمال گرفته شدهاست. گفتار پولس در مورد زندگی خویش در کتاب غلاطیان آمدهاست؛ با این حال دربارهٔ زندگیش پیش از گرویدن به مسیحیت اطلاعات جامعی در دست نیست و اختلافهایی میان نظر تاریخنگاران هست. پولس — که در انجیل گاهی «سولس» هم نامیده شده — در شهر طرسوس در کیلیکیه (که در ترکیه امروزی قرار دارد)، در حدود سال پنجم میلادی، در خانوادهای یهودی فریسی زاده شد. وی پس از کارمندی روم نام یونانی پولس (که به معنی کوچک است) را به جای نام عبری شائول برگزید. پولس، زبان یونانی و رومی را آموخت و با نوشتههای شناخته شده ادبیات باستانی یونان آشنا شد؛ وی حرفه چادردوزی را آموخته بود و چندین سفر نیز به اورشلیم داشت. وی در اورشلیم، از گملیئل بن هیلل که یکی از مراجع مهم سنهدرین بود، علوم دینی و تلمود را آموخت. او نخست به نام دین یهود به مبارزه شدید با مسیحیت پرداخت و در اورشلیم بسیاری از مسیحیان را کشت.
بنا به روایت خود او در «انجیل» در یکی از سفرها در حدود سال ۳۱–۳۶ پس از میلاد، در جاده دمشق، شبانگاه شخص «عیسای مسیح» بر او ظاهر شد. مسیح او را به نام عبری اش خطاب کرد و این جمله را به او گفت: «شائول، شائول، چرا مرا آزار میرسانی؟» در ادامه مسیح شخصاً به او مأموریت داد، تا سفیر خداوند برای غیر یهودیان باشد. مسیح همچنین به او گفت، که بینایی اش را از دست خواهد داد و به او شخصی در مقصد راهش - دمشق - معرفی کرد تا به نزدش برود. پولس شگفت زده از این اتفاق فراطبیعی و در نابینایی کامل به آن شهر و ملاقات آن شخص - مردی به نام «حنانیا» - میرود و سپس بینایی اش را بازمییابد. بدین ترتیب، پولس که یک یهودی بود به مسیحیت گروید.
نهایتاً پولس پس از تعمید دادنِ عدهای از رومیان با هدایای (کمکهایی که جهت فشارهای اجتماعی که بر مسیحیان وارد میشد) گرد آوری شده به اورشلیم رفت در اورشلیم تعداد زیادی از یهودیان برگردِ او جمع گشته و ازدحام کردند بطوریکه سربازانِ رومی به سختی موفق شدند وی را از دست آنها نجات دهند و توقیفش کنند. در این دستگیری او تقریباً دو سال در بازداشت بود که فکر کرد چون نشان شهروندی روم را دارد و قبلاً هم با استفاده از همین نشان قیصر روم او را آزاد کرده بود این بار نیز اگر به روم رود آزاد خواهدشد؛ لذا خواست که او را برای محاکمه به روم بفرستند. این خواسته عملی شد، ولی بعد از اینکه به روم انتقال داده شد به مدت دو سال هم در آنجا به قید ملاقات آزاد زندانی کشید تا اینکه سرانجام در زمانِ حکومت نرون به فرمانِ وی سرش را از تن جدا کردند. در سالِ کشته شدنِ پولس در منابع مختلف اجماع وجود ندارد، چنانکه تعدادی سال ۶۰ و بعضی ۶۴ و برخی نیز ۶۷ میلادی را مطرح کردهاند