حجتالاسلام ابوالقاسمی در قرآن کریم چهار مرتبه واژه روحالقدس به کار رفته که سه بار آن، مربوط به حضرت عیسی(ع) است. در همین راستا خداوند در آیه 253 سوره بقره میفرماید: «وَ آتَیْنَا عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ الْبَیِّنَاتِ وَ أَیَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ» همچنین در آیه 110 سوره مائده میفرماید: «یا عیسَی ابْنَ مَرْیَمَ اذْکُرْ نِعْمَتی عَلَیْکَ وَ عَلی والِدَتِکَ إِذْ أَیَّدْتُکَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُکَلِّمُ النَّاسَ فِی الْمَهْدِ وَ کَهْلاً»، در اینجا باید به این نکته تأکید کرد که حضرت عیسی(ع) و مادرشان حضرت مریم(س) توسط روحالقدس تأیید شدند، در واقع به دلیل تأیید روحالقدس است که آن معجزه رخ میدهد و حضرت مریم(س) بدون اینکه همسری داشته باشد، فرزندی را به دنیا میآورد. همچنین حضرت عیسی (ع) به برکت همین تأیید، توانهایی برایش ایجاد شد که از جمله آن توانها، بدون پدر به دنیا آمدن و سخن گفتن ایشان در گهواره با مردم است، همچنین ایشان در هنگام پیری هم با مردم سخن میگوید، منظور از سخن گفتن ایشان در دوران پیری ـ براساس اسناد و روایت ـ سخن گفتن پیش از دوران ظهور است.
در همین راستا، خداوند در آیه 159 سوره نساء میفرماید: «وَ إِن مِّنْ أَهْلِ الْکِتَابِ إِلَّا لَیُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ»، این یعنی تمام اهل کتاب پیش از مرگ حضرت عیسی (ع) به او ایمان میآورند و پشت سر او قرار میگیرند تا اینکه عیسی (ع) آنها را به امام زمان (عج) ملحق میکند، این کار عیسی (ع) در راستای نصرت امام زمان(عج) است، اهل کتاب به وسیله عیسی(ع) جذب و در نتیجه شیعه میشوند، کاری که حضرت عیسی (ع) در این موقعیت انجام میدهد، کاری بس بزرگ است و از عهدۀ کسی بر نمیآید و این، اهمیت و عظمت کار عیسی (ع) را نشان میدهد.
حجتالاسلام ابوالقاسمی: خداوند عیسی (ع) را زنده نگه داشت، چراکه قرار بود سالها بعد کار بزرگی انجام دهد، این کار نیاز به دمِ عیسی دارد، آن هم عیسیای که بیش از 2000 سال است تحت تعلیم و تربیت الهی قرار دارد و از آنجایی که خداوند کار عبثی انجام نمیدهد، قطعاً این امر برای هدف خاصی بوده که آن، نصرت و یاری امام زمان (عج) در دوران آخرالزمان با گرویدن اهل کتاب به تشیع است و حتی بر اساس اسناد، حضرت عیسی (ع) قبل از ظهور و در فضای آخرالزمان به زمین باز خواهند گشت.
خداوند در آیه 30 سوره مریم میفرماید: «إِنِّی عَبْدُ اللَّهِ آتَانِیَ الْکِتَابَ وَ جَعَلَنِی نَبِیًّا»، عطا و فهم کتاب و حکمت به حضرت عیسی (ع) به تأیید روح القدس فراهم شد، حضرت عیسی(ع) در اینجا خود را عبد و نبّی معرفی میکند که در همان دوران کودکی و در گهواره کتاب به او عطا شده، پس نتیجه میگیریم که او قدرت درک عطای کتاب را حتی در دوران کودکی نیز داشته که این برخاسته از تأیید روح القدس است. مشابه این موضوع را در آیه 100 سوره مائده داریم: «وَ إِذْ عَلَّمْتُکَ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ التَّوْراةَ وَ الْإِنْجیلَ ... »،
همچنین معجزات عیسی(ع) اعم از حیات بخشیدن و زنده کردن مردگان، از گِل پرنده ایجاد کردن، شفا دادن نابینا، خبر دادن از غیب و ... همگی برگرفته از تأیید روح القدس است، به عبارت دیگر، تأیید روح القدس توانهایی را در وجود حضرت عیسی (ع) ایجاد کرد که به موجب آن، میتوانست کارهای مختلفی را انجام دهد، بنابراین اگر حضرت عیسی(ع) توانست در گهواره سخن بگوید و اگر تاکنون حدود 2000 سال عمر کرده و اگر میتواند پیش از دوران ظهور نیز با مردم سخن بگوید باز هم به خاطر تأیید روح القدس است. حضرت عیسی (ع) 2000 سال پیش میتوانست مرده زنده کند، خبر از غیب بدهد و ...، اما عیسی پیش از دوران ظهور قرار است تمام اهل کتاب را شیعه و پیرو امام زمان (عج) کند.
حجتالاسلام ابوالقاسمی: بله، به نکتۀ خوبی اشاره کردید، بر اساس روایات، تمام انبیاء و اولیای الهی به تأیید روح القدس رسیدهاند و اصلاً با معرفت به ایشان به مقام نبوّت رسیدهاند. خداوند در آیه 35 سوره احقاف میفرماید: «...أُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ ...»، امام باقر(ع) دربارۀ علت نامیده شدن این انبیا به «اولواالعزم» میفرماید: «فَثَبَتَتِ الْعَزِیمَةُ لِهَؤُلَاءِ الْخَمْسَةِ فِی الْمَهْدِی»، (کافی،ج2، ص8) مقوله اولواالعزمی به خاطر مهدی(عج) در این پنج نفر ثبت شد و ایشان به خاطر امام زمان، «اولواالعزم من الرسل» نامیده شدند.
پس تمام انبیاء به یاری اهل بیت(ع) عزم داشتند ـ برخی کمتر و برخی بیشتر ـ این عزم در رسولان بیشتر و در اولواالعزم من الرسل(ع) نسبت به رسولان نیز بیشتر بوده است، در میان آنها نیز حضرت عیسی(ع) بیشترین عزم را داشته و این عزم را با تأیید روح القدس به دست آورده، شاید به همین خاطر باشد که از میان چهار آیهای که دربارۀ روحالقدس در قرآن به کار رفته، سه آیه به طور خاص درباره حضرت عیسی (ع) است، به نظر میرسد او بیشترین بهره را از وجود روحالقدس برده است. وجه مشترکات تمام انبیای اولواالعزم یاری و نصرت اهلبیت (علیهمالسلام) بوده است. بر اساس روایات تمام انبیاء در دوران ظهور امام زمان (عج) رجعت خواهند کرد و توانهایشان را برای یاری حضرت مهدی (ع) بکار خواهند گرفت.
حجتالاسلام ابوالقاسمی: خداوند در آیه 102 سوره مبارکه نحل میفرماید: «قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِنْ رَبِّکَ بِالْحَقِّ لِیُثَبِّتَ الَّذینَ آمَنُوا وَ هُدیً وَ بُشْری لِلْمُسْلِمینَ»، بگو: «آن را روح القدس از طرف پروردگارت به حق فرود آورده، تا کسانی را که ایمان آوردهاند استوار کند و برای مسلمانان هدایت و بشارتی است». با توجه به این فراز قرآن ما نیز میتوانیم از روح القدس همچون انبیاء بهرهمند شویم. به عنوان مثال، در روایات آمده است که وقتی «دعبل خزایی» شروع به خواندن اشعاری در وصف خاندان عصمت و طهارت(ع) کرد، هنگامی که دعبل این ابیات را در محضر امام رضا(ع) خواند، امام بسیار گریستند و سپس به دعبل فرمود: «یا خزاعی نطق روح القدس علی لسانک بهذین البیتین» ای دعبل خزاعی این روح القدس بود که این دو بیت را بر زبان تو جاری کرد.
این نشان از تأثیرگذاری روح القدس در سطوح مختلف بر مومنان است. اگر ما نیز به تأیید روح القدس برسیم، وجه مشترکی را با انبیاء پیدا میکنیم که آن ایجاد توانهایی برای نصرت و یاری اهلبیت(ع) است، همچنانکه وقتی دعبل خزایی در محضر امام رضا(ع) شعرخوانی کرد، امام رضا(ع) فرمود: «یَا دِعْبِلُ مَرْحَباً بِنَاصِرِنَابِیَدِهِ وَ لِسَانِهِ» (بحارالأنوار، ج45، ص242) آفرین به کسی که ما را نصرت میکند، در واقع دعبل توانست با اشعارش امام رضا(ع) و اهل بیت(ع) را یاری کند. تمام کسانی که خدمتگزار آستان اهل بیت(ع) هستند، به تأیید روح القدس میرسند و تا زمانی که کسی این تأیید را دریافت نکند، توفیق خدمتگزاری نخواهد داشت. در واقع تمام کسانی که به تأیید روح القدس رسیده باشند ـ از کمترین اندازه تا بیشترین اندازه ـ توان یاری امام(ع) را دارند و تفاوت فقط به میزان بهرهگیری از روح القدس است. حال که میتوانیم با عملکردمان اهل بیت(ع) را نصرت کنیم، برای اینکه بتوانیم این نصرت را افزایش دهیم باید درصدد بهرهمندی بیشتر از روحالقدس باشیم تا توانمان بیشتر و توفیق خدمتگزاری بیشتری را داشته باشیم. تأیید روح القدس به معنای عنایت و توجه حضرت زهراء(س) به ماست.
در حقیقت از آنجایی که در فضای آخرالزمان صحبت از یاری حضرت مهدی (عج) میشود و چون یاری ایشان به تأیید روح القدس نیاز دارد، پس در دوران آخرالزمان حضرت زهراء(س) بیشتر جلوه میکند. امروزه و در این برهه از زمان خداوند متعال استفاده از روح القدس را برای همگان میسر کرده که نمود آن را در جریان راهپیمایی اربعین حسینی (ع) به وضوح مشاهده میکنیم. اگر خدمت به اهل بیت(ع) به تأیید روح القدس نیاز دارد، این جمعیت میلیونی در ایام اربعین همگی رو به سوی حرم امام حسین (ع) حرکت میکنند و هدفی جز رسیده رسیدن به حرم اباعبدالله الحسین(ع) ندارند، باید از تأیید روح القدس بهرهمند شده باشند که در طول سال برنامه زندگی و کاری خود را طوری تنظیم میکنند که بتوانند در راهپیمایی اربعین حسین حضور داشته باشند و مردم در طول مسیر خدمت کنند، این نشان از تأیید روح القدس است. حال که خداوند در جریان اربعین حسینی، تأیید روح القدس را حتی برای کسانی که شاید مومن هم نباشد، امکانپذیر کرده، شایسته است تا میتوانیم از تأیید روح القدس بهرهمند شویم و از این فرصت استفاده کنیم تا از توانهایی برخوردار شویم و آن را در مسیر خدمت به امام (ع) بکار گیریم، چراکه خداوند باب تأیید روحالقدس را باز گذاشته است، آن هم در حد زنده کردن مرده، دلیل بر این سخن آن است که در جریان نورانی اربعین قلوب انسانها زنده میشود.
روح القدس مرکب از دو کلمه روح و القدس است. روح به معنای نسیم و باد است[۱] و قدس نیز به معنای برکت[۲] و پاکی[۳] می باشد.
نامگذاری او به "روح" به خاطر حیات بخشی او و "القدس" نیز به خاطر تقدیس بخشی وی به قلوب ایمانداران است.[۴]
از دیگر نامهای روح القدس، روح الله و روح مسیح است.[۵] کلمه عبری مربوط به روح (Ruach) واژه ای است که حدود چهارصد مرتبه در عهد قدیم آمده است.[۶] که در بعضی موارد به باد[۷] و دم[۸] ترجمه شده است.
بنابراین اشاره عهد عتیق به دم خدا و یا طوفانی از جانب خدا[۹] نیز می تواند مربوط به کار روح خدا باشد.
بار معنایی این واژه عبری، چنان عمیق و غنی است که انتقال دقیق آن در زبان انگلیسی به هیچ وجه میسر نیست.[۱۰]
روح القدس در عهد جدید به این نام ها خوانده شده است: تسلی دهنده، روح حکمت و ایمان، روح شجاعت، محبت و شادی.[۱۱]
در کتاب مقدس آمده است: "روح خدا سطح آب ها را فرو گرفت". همچنین روح القدس، خالق حیات هم هست. زمانی که خدا آدم را آفرید روح القدس بود که در او نفس حیات را دمید.[۳۱] و روح القدس همچنان مخلوقات خدا را حیات می بخشد.[۳۲]
روح القدس منشأ تمام قوای منحصر به فرد انسان است؛ قوایی همچون عقل، مهارتِ جنگیدن و حکمت[۳۳] بنابراین روح القدس وجود فعال و حیات بخش خدا در میان موجودات است.[۳۴]
روح القدس قوم یهود را در بیابان تعلیم می داد.[۳۵] نویسندگان مزامیر اسرائیل با کمک روح خداوند سرودهای خود را می سراییدند.[۳۶] انبیاء نیز از روح خدا الهام می گرفتند و کلام او را بر قوم اعلام می کردند.[۳۷]
زمانی که موسی مطیعانه هفتاد نفر از مشایخ را برای رهبری قوم و کمک به خود انتخاب کرد، خدا از روحی که در موسی بود گرفته و بر آنان گذاشت.[۳۸]
همین طور هنگامی که یوشع به عنوان جانشین موسی در مقام رهبری انتخاب شد، خدا نشان داد که او نیز صاحب روح (یعنی روح القدس) است.[۳۹] همین روح بر جدعون[۴۰]، داود[۴۱] و زرُبابل[۴۲] قرار گرفت.
به این ترتیب در عهد عتیق در مهمترین وضعیت هائی که نیاز به رهبری بود، حضور روح خدا آشکار بود.
1. کمک به ایمان داران در اعتقاد به پدر و پسر[۵۹] از آنجا که انسان، محدود به عقل خود است، نمی تواند خدا را درک کند.[۶۰] لذا این روح القدس است که انسان را به سوی این مهم هدایت می کند.[۶۱]
همچنین به باور مسیحیان روح القدس با قلب بی ایمانان سخن می گوید تا آنها را به سوی خدا برگرداند.[۶۲]
او روح جامعه مسیحیت را ارشاد می کند، تعلیم می دهد و رازهای خدا را می گشاید[۶۳] و مسیحیانی که در کلیساها به گرد هم می آیند، را هدایت می کند.[۶۴]
2. آزادکردن ایمان داران از گناه[۶۵].[۶۶] یکی از مهمترین وظائف روح القدس محکوم کردن گناه[۶۷] و کمک به ایمان داران در مقابله با طبیعت گناه آلود انسانی است.[۶۸]اعمال طبیعت گناه آلود، مواردی همچون زنا، بت پرستی، نزاع و اختلاف، حسد و قتل را شامل می شود.[۶۹]
3. بخشش عطایا: پولس عطایای مختلفی را که روح القدس به ایمان داران می بخشد، بیان کرده است.[۷۰]این عطایا همچون بیان سخن حکیمانه[۷۱] و ایمان مافوق طبیعی که سبب انجام معجزات و کارهای خارق العاده است.[۷۲]
4. ساکن شدن در ایمان داران: روح القدس علاوه بر بخشیدن تولد تازه به ایمان داران، در آنان ساکن می گردد.[۷۳]سکونت روح القدس به قدری اهمیت دارد که اگر کسی روح القدس را نداشته باشد، به مسیح تعلق ندارد.[۷۴]
5. تولد دوباره:[۷۵] تولد دوباره معادل با تولد فیزیکی نمی باشد زیرا ارتباط خدا با ایمان دار یک ارتباط روحانی است.[۷۶] لذا مقصود از این واژه تولّد روحانی است.
بدون تولّد دوباره، کسی نمی تواند حیات جاودانی و نجات را از راه عیسی مسیح را دریافت کند.[۷۷] تولد دوباره حیات جاودانی از جانب خدا در قلب های ایمان داران گذاشته می شود.[۷۸] و او فرزند خدا[۷۹] و شخص جدیدی[۸۰] می گردد.
تولد تازه به آنانی داده می شود که از گناهانشان توبه کرده باشند.[۸۱] آنان که دوباره توسط روح القدس متولّد می گردند، نمی توانند در زندگی خود گناه را به صورت یک عمل و عادت همیشگی بپذیرند.[۸۲]
عطایای روح القدس به اختصار، پر شدن در روح القدس نامیده می شود؛ به طوری که پس از آن، دیگر انسان به اقتضای روح بشریِ خود رفتار نمی کند بلکه با عنایات روح القدس است که در چارچوب محبت تصمیم می گیرد
اسقفی که به ریاست کلیسا انتخاب می شود ضروری است که در درون خود دعوتی از روح القدس احساس نماید و از بیرون نیز توسط رأی دموکراتیک کلیسا دعوت شود و توسط رسولان به خدمت منصوب گردد