✼  ҉ حسام الـבین شـ؋ـیعیان ҉  ✼

✐✎✐ وبلاگ رسمے و شخصے حسام الـבین شـ؋ـیعیان ✐✎✐

✼  ҉ حسام الـבین شـ؋ـیعیان ҉  ✼

✐✎✐ وبلاگ رسمے و شخصے حسام الـבین شـ؋ـیعیان ✐✎✐

دین‌شناسی

دین شناسی، دین‌پژوهی یا مطالعات دینی (به انگلیسیReligious studiesرشته دانشگاهی است که به مطالعه باورهای ادیان، آداب و رسوم و تاریخ پیدایش و رشد آن‌ها می‌پردازد. این رشته ادیان مختلف را از این حیث که یک دین هستند توصیف تفسیر و مقایسه می‌کند. قضاوت در مورد درستی یا نادرستی آموزه‌های دینی در حیطه این رشته نیست اگرچه ممکن است برخی نویسندگان نظرات تحلیلی خود را نیز بیان کنند. تفاوت آن با رشته الهیات آن است که در الهیات کوشش می‌شود وجوه ماورائی و متعالی ادیان مطالعه شود اما در این رشته باورها و آداب و رسوم دینی به عنوان یک پدیده خارجی و بدون نگاه از منظر یک دین خاص مطالعه می‌شود.[۱]

برخی نیز معتقدند دین پژوهی نام یک رشته علمی خاص نیست، بلکه عنوانی است عام برای مجموعه ای از رشته ها و شاخه های علمی و معرفتی، که همگی درباره دین بحث می کنند و هر یک از منظری خاص به بررسی ابعاد دین می پردازند. دین پژوهی، دانش هایی چون فلسفه دین، پدیدارشناسی دین، روان شناسی دین، جامعه شناسی دین و مانند آن را در بر می گیرد.[۲]

عنوان دین پژوهی تقریباً از دهه ۶۰ میلادی به خصوص در آمریکا برای اشاره به یک رشته دانشگاهی مستقل در حوزه علوم انسانی (به انگلیسیHumanities) بکار می‌رود. پیش از رواج این اصطلاح، عناوینی همچون ادیان همسنجشی یا تطبیقی (به انگلیسیComparative Religion) نیز بکار برده می‌شدند.

زادگاه این رشته، همانند سایر رشته‌های نوین علوم انسانی اروپاست. مکس مولر (به انگلیسی: Max Mullerآلمانی کسی بود که اولین کرسی استادی با عنوان ادیان تطبیقی در دانشگاه آکسفورد به افتخار وی افتتاح شد. عنوان اخیر در واقع معادل انگلیسی ای بود که در قبال اصطلاح آلمانی Religionswissenschaft که معنای لغوی آن علم ادیان (به انگلیسیThe Science of Religions) است برابر نهاده شده بود. از مکس مولر کتابی با همین عنوان به زبان انگلیسی به جای مانده است که به عنوان نخستین متن کلاسیک این رشته از آن یاد می‌شود.

یکی از مهم‌ترین نکاتی که دربارهٔ این رشته باید مد نظر داشت تفاوت جوهری آن با رشته‌ای همچون الاهیات مسیحی (به انگلیسیTheology) یا کلام اسلامی است. رویکرد رشته‌های اخیر به مطالعه پدیده‌های دینی، رویکردی مومنانه (به انگلیسیconfessional) یا درون دینی است. به این معنا که تفاسیر، تبیینها، نظریات و روش‌ها همگی در خدمت هدفی واحد قرار می‌گیرند. این هدف عبارت است از حمایت از حقانیت دسته‌ای از گزاره‌های دینی که با قرائت متکلم یا الاهی دان فرضی، یا مکتب کلامی یا الاهیاتی خاص، سازگار هستند.

دین‌شناسی از جمله رشته‌هایی در حوزه علوم انسانی است که از نظر روششناسی هویتی ترکیبی دارد. به عبارت دیگر، محقق علم ادیان از طیف وسیعی از روش‌های متداول در حوزه علوم انسانی، کمی و کیفی، برای شناخت پدیده مورد بحث، یعنی دین در جلوه‌ها و نسخه‌های مختلف آن، استفاده می‌کند. این روش‌ها می‌تواند شامل روش‌های جامعه شناختی، روانشناختی، تاریخی-انتقادی، پدیدارشناختی، تحلیلی، ادبی-انتقادی، و غیره باشد. به همین دلیل، هویت این رشته به عنوان یک واحد منسجم و مجزا از سایر رشته‌های علوم انسانی نه بر اساس روش تحقیق بلکه بر اساس موضوع و غایت تحقیق شکل می‌گیرد. دین‌شناسی از این جهت شباهت تامی به رشته مردم‌شناسی (به انگلیسیAnthropology) دارد. از این دو رشته گاه به عنوان دو خواهر یاد می‌شود. شباهت تا آنجاست که امکانِ تفکیکِ نظریِ تحقیقات مردم شناسانه ای که با موضوع دین انجام می‌پذیرند از تحقیقات مشابه که توسط محققان دین‌شناسی صورت می‌گیرند وجود ندارد. این همپوشانی به خصوص با زیرشاخه‌ای از رشته مردم‌شناسی که در ایالات متحده با عنوان انسان‌شناسی فرهنگی (Cultural Anthropology) شناخته می‌شود بیشتر است. به همین دلیل، دانشجویان رشته دین‌شناسی در آمریکا به‌طور استاندارد با برخی از مهم‌ترین کتاب‌های مردم‌شناسی آشنایی دارند و ملزم به مطالعه و بحث و تحقیق درباب آن‌ها می‌باشند.

این مطلب کاملاً بر خلاف رشته‌هایی همچون جامعه‌شناسی و روانشناسی است که یکپارچگی و وحدت آنها، علاوه بر موضوع و غایت، بر مبنای استفاده از روش تحقیقی واحد نیز تحقق می‌پذیرد. باید اضافه کرد که رویکردهای روش شناسانه در دین شناسی، و البته مردم‌شناسی فرهنگی، غالباً از نوع کیفی (Qualitative) و غیرتجربی هستند بر خلاف جامعه‌شناسی و روانشناسی که در دنیای آکادمیک غربی به شدت به تحقیقات کمی و تجربی تمایل دارند. بر همین اساس، طبیعی است که دو رشته اخیر غالباً در دانشگاه‌ها جزو زیرگروه علوم اجتماعی تقسیم‌بندی می‌شوند به این معنا که ادعا می‌شود از نظر روشی اساساً با علم تجربی مانند فیزیک و شیمی همانندی دارند. این در حالی است که در رشته‌هایی همچون تاریخ، مردم شناسی، انسان‌شناسی فرهنگی، نه چنین ادعایی وجود دارد و نه ایده‌آلِ حرکت به سوی علم تجربی محرک محققان است.[۳]

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد