1-ن هست. وجدان انسان هم در مغز انسان هست که رفتارش نشان وجدانیت جسم او در انجام کردار و رفتار هست.انسانی که معنای انسانیت را در تفکرش جاری سازد
2-کاربرد بدهد مثل چشم که بینایی هست و گوش که شنوایی.وجدان کجای بدن هست.
3- هست اما قلب تفکری انسانست که آن قلب را معنا میدهد خون انتقال دهنده به ذهن و فکر
4-م اینکه فکر کند نویسنده هست.اما وقتی نویسنده توانایی شد و کارش را ارائه کرد آنکه طبع
5-خواب خواب ماندگی عقب ماندن از تکامل روحی هست جسم که فناست روح اما مثال هم
6-ن قبیله آدمخوار میشوید.که اگر آن فکر شما را نداشته باشند باید خورد شوند. اما در تفکر آزاد
7-نست.این ظرفیت گنجایشی در هر انسانی میزانی دارد.وقتی شما خیر اندیش باشید دهان
8-ش مهم هست. ایده پردازی در کار خیر.ایده ها مهم هستند. مهم این نیست که شما
9-خوبست. اما بیهودگی بد هست. جان فرسوده در امر درست جان فرسوده نیست جان دهنده به تفکر و رشد دیگریست.زندگی یعنی مزرعه ای که در آن ماحصل
1- او در انجام کردار و رفتار هست.انسانی که معنای انسانیت را در تفکرش جاری سازد
2- ترس دهد بلکه او را در محبت آرامش دهد.
3-در حاصل تلاش و کوشش هست که بالندگی میگیرد زیرا تلاش در هر کاری که درست هست
4-ات پیدا کردم و دیگری به من مربوط نیست. اما اگر بازخورد برخوردهای یک جهان مد نظرتان
5-آنست. حالا اگر شد ایده نوتر و کاری نو یا همان حرکت زنجیره انسانی.از نمودار آن در امور
6-یک آدم که خورد شده خدایی نکرده و همه شاخه هایش زده شده به این سمت رود که
7-پس اینکه رشد دهنده در امری باشیم خوبست در هر کاری که هستید به سمت رشد بیشتر
1- بیایند بگویند مثال ما به شما زور میگوییم میشود همان.اما در جهان پیشرفت کرده و رو به تکامل
2-نگاه چرخ دنده ای یعنی نگاه سرمایه داری کلان بهره ای از انسان جای خوردن آن بالا رفتن از این چرخه به امور رسیدن
3-بیداری و حیرت هست. پس آنی که نیاز به ناراحتی و افسردگی و سرخوردگی ندارد آنی هست که
4- آن تعامل گیرد و تعامل آن تعقل گیرد و تعقل آن جاری شود در راه درست و مزرعه ای
5- در کاری بوده و درست و جوششی هم بوده در سطوح بالای آن واقف هست اما این لازمه هست
6- همان رحم مادر که کجا آمدید و اگر قبل آن برایتان بگویند در رحم کجا میایید نمیتوانید تصور آن کنید
7-اعتقاد حداقل انسانی زیستن باشد پس با تمایلات روح انسانی یعنی روح تکامل یافته
8- مهم هست. ایده پردازی در کار خیر.ایده ها مهم هستند.
9-آن انسان را بردید و جای تکامل آن تدافع شدید.بعد مارک زدید بعد له کردید و ترد کردید
10- هست خوبست. اما بیهودگی بد هست. جان فرسوده در امر درست جان فرسوده نیست
1- سمت بالاتر.یک گوش کردن صحیح
2-بسیار مهربانست.این ظرفیت گنجایشی در هر انسانی میزانی دارد
3-چاله بکنید خودتان در چاله میفتید.زیرا کسی که در سختی هست گشایش را از خدا باید بخواهد
4-اگر در تکامل افراد توانا قرار گیرد و اگر این توانایی بالا رود تدافع ها خنثی.پس مهم اصل درست در کاری هست و کوشش
5-مانده عمر را درست تعریف کرد در مقوله دیگر آن نه تسلسل نه دیگر آنی
6-انسان را نخورید زدید بدون نوشته فقط یک انسان ضربدر.آن افراد ضربدر را چه معنا میکنند مثل غیر
1- انتقال دهنده به ذهن و فکر تمیز دهنده آن.
2-وجدانیت جسم او در انجام کردار و رفتار هست.
3-ذهن شما اگر مثبت نگر درست شد.
4- جاری سازد هر جاندار را با مهربانی برخورد میکند اما بذر فکر او میتواند شامل اشتراک بذر فکر دیگری شود
5- گفتن آن.بذر خشک نشده بلکه بذر همیشگی ماندگار در پرورش آن در نمودار آن در ذهنیت رشد کردنست