✼  ҉ حسام الـבین شـ؋ـیعیان ҉  ✼

✐✎✐ وبلاگ رسمے و شخصے حسام الـבین شـ؋ـیعیان ✐✎✐

✼  ҉ حسام الـבین شـ؋ـیعیان ҉  ✼

✐✎✐ وبلاگ رسمے و شخصے حسام الـבین شـ؋ـیعیان ✐✎✐

امام زمان (عج)

در میان کتاب‌های عهد عتیق در کتاب دانیال که بعد از اسارت یهودیان در بابل نوشته شده‌است به منجی آخرالزمان اشاره شده‌است. عیسی بنا به نقل اناجیل از ظهور ناگهانی پسر انسان، بازگشت خود به هنگام انقضای عالم، بر قرار شدن عدالت در آن دوران و حتمی بودن حکومت عدل خبر داده‌است. پسر انسان تعبیری است که بر نجات‌دهندهٔ جهانی در انجیل اطلاق شده‌است. در نوشته‌های بین‌العهدین (فاصلهٔ زمانی کتاب دانیال تا زمان تدوین انجیل‌ها) مانند (خنوخ، ۱:۴۶–۳) به ظهور یک منجی در آخرالزمان اشاره می‌شود. از این منجی با نام‌هایی مانند «مسیحا»، «برگزیده»، «پرهیزگار»، «پسر انسان»، «پسر خدا»، و «انسان» یاد شده‌است. او وجودی ازلی است که پیش از خلق جهان، زمان ظهور و برنامهٔ او نزد خدا معلوم و مقرر بوده‌است.[۱۸]

به گفتهٔ سعید امیر ارجمند، در اسلام ریشهٔ دیدگاه غیبت، به فرقه شیعه کیسانیه برمی‌گردد. فرقه‌ای که پس از سرکوب قیام مختار شکل گرفت.[۲۰] عقیدهٔ رایج در کوفه این بود که مهدی، از اهل بیت یا از نسل علی خواهد بود. به گفتهٔ مادلونگ حدیث منسوب به پیامبر که منجی هم‌نام و هم‌کنیه وی است، در همین زمان جعل شد، به طرفداری از محمد حنفیه.[۵] آنان محمد حنفیه فرزند علی، امام اول شیعیان را مهدی می‌دانستند و پس از فوت او چنین اعلام کردند که او نمرده‌است و در کوه رضوا در مدینه در غیبت به سر می‌برد و روزی به عنوان مهدی و قائم برمی‌گردد. از آنجایی که بیشتر این کیسانی‌ ها ایرانیان تازه اسلام آورده بودند احتمالاً با باورهای زردشتی در مورد منجی آشنا بودند و قهرمانانی مانند گرشاسب که پس از بیداری از یک خواب طولانی اهریمنان را از زمین برمی‌چینند.[۲۰] به گفتهٔ ویلفرد مادلونگ، دیدگاه غیبت از کیسانیه وارد شیعه امامی شده‌است.[۲۰] در مقابل ویلفرد مادلونگ در دانشنامه اسلام، تأکید دارد دکترین غیبت پیش از غیبت امام دوازدهم به اندازه کافی بوسیله روایات ائمهٔ پیشین مورد تصدیق قرار گرفته‌است، طوری که پس از مرگ امام یازدهم اکثریت امامیه به وجود مهدی موعود عقیده داشتند. بعلاوه مادلونگ چندین محقق سنی مذهب را نام می‌برد که اعتقادات مشابهی دارند.[۲۱] همچنین در حدیثی که هم شیعه و هم اهل سنت اعتبارش را تأیید می‌کنند، محمد گفته‌است: «اگر تنها یک روز از عمر زمین باقی باشد، خداوند آن روز را آنقدر طولانی خواهد کرد تا خداوند مردی از خاندان من خواهد فرستاد که همنام من است. او زمین را را از عدالت پر خواهد کرد همان‌طور که از بی عدالتی پر شده‌است.»[۲۲][۲۳][۲۴]بنوشته محمد امیر معزی، استاد فقه اسلامی، بسیاری از دکترین اسلام در مورد منجی، ظهور منجی و غیبت و نشانه‌های آن؛ مدیون ادیان پیشین مانند مانویت، دین زردشت، یهودیت و مسیحیت است.[۲] بنوشته تیموتی فرنیش اعتقاد به مهدی در نزد مسلمانان ریشه در آموزه‌های دین زردشت، مسیحیت و یهودیت دارد.[۲۵]

به گفتهٔ اف. ای. پیترز، استاد تاریخ دانشگاه نیویورک، هر دو گروه شیعه و سنی به عباسیون برای تغییر وضعیت دل بسته بودند، اما عباسیون هر دو گروه را ناامید کردند. شیعه و سنی ناامید به‌ایدهٔ مهدی، منجی آخر الزمانه‌ای در این زمان روی آوردند. شیعیان به‌طور طبیعی گزینهٔ خود برای مهدی را داشتند که فرزندان علی بود. اما اهل سنت چنین گزینه‌ای نداشتند. در ابتدا عیسی به عنوان نجات‌بخش آخر زمان مطرح بود. اما به مرور زمان به جای شخصیت ابهام‌آلود عیسی، شخصیت‌های تاریخی‌تری برای مهدی در نظر گرفته شد. یعنی به مرور در کنار ایدهٔ اولیه عیسی به عنوان منجی آخر الزمان، در دیدگاه مسلمانان اهل سنت، مهدی همراه با عیسی ظهور می‌کرد یا خود منجی آخر الزمان بود.[۱۵]

هنگامی که موسی کاظم، امام هفتم شیعه درگذشت، گروهی پیروانی از او که به واقفیه موسوم شدند، مرگ موسی کاظم را نفی می‌کردند. واقفیه ادعا می‌کردند که موسی کاظم همان قائم و مهدی است و به غیبت رفته‌است. واقفیه به دو دوره غیبت قائل بودند. یک دوره غیبت صغری و بعد از آن یک دوره غیبت طولانی که به ظهور موسی کاظم منتهی می‌شود. به نوشته امیر ارجمند ریشه اعتقاد به دو دوره غیبت را می‌توان در دو دوره زندانی شدن موسی کاظم جستجو نمود.[۲۰]

مهدی و مهدویت در منابع و آثار غرب نیز دیده شده‌است. به‌طور نمونه می‌توان به سری کتب نوشته فرانک هربرت اشاره کرد که در دهه شصت میلادی عرضه گردیدند. این کتب به حدی پرفروش بودند و محبوبیت پیدا کردند که یک فیلم سینمایی و دو سریال تلویزیونی از روی آن‌ها (سی سال بعد) ساخته شدند. هربرت در این داستان‌ها به شخصیتی می‌پردازد که «مهدی» نام دارد و جهان را از تباهی و فساد نجات می‌دهد. مفاهیم و داستان‌های این مجموعه برداشت مستقیمی از تاریخ اسلام و مهدویت می‌باشد.[۳۷][۳۸]


امام زمان (عج)

در فرجام شناسی یهودی، عبارت mashiach (ماشیا)، یا "Messiah" (مسیاح)، برای اشاره به شاهی یهودی در آینده از تبار داود اشاره می‌شود، که انتظار می‌رود با روغن مقدس مسح آغشته شده باشد و در عصر مسیانی (به انگلیسی: Messianic age، مسیانی به انتظار مسیح) بر مردم حکومت کند.[۱][۲][۳]

قائم (به عربیالقائم) در لغت به معنای برخاسته است. مسلمانان -هم‌چون پیروان بسیاری ادیان باورمند به کتاب آسمانی- باور دارند که در آخرالزمان فردی قیام (ظهور) می‌کند و همه جهان را از عدل و داد پر می‌کند.

  1. امام ششم شیعیان در گفتاری می‌گوید: او به دلیل قیام به حقش قائم نامیده شده‌است.[۴]
  2. در گفتاری صقر بنِ دلف از محمد بن علی امام نهم شیعیان شوند این نامگذاری را می‌پرسد و او در پاسخ می‌گوید: «چون او پس از فراموش شدن نامش و ارتداد بیشتر کسانی که به او باور دارند قیام می‌کند.»[۵]
  3. ابوحمزه ثمالی می‌گوید: «از ابوجعفر محمد بن علی (امام پنجم شیعیان) پرسیدم: «ای فرزند رسول خدا! آیا همه شما قائم و به پا دارنده حق نیستید؟» فرمود: «بلی.» عرض کردم: «چرا قائم را قائم نامیده‌اند؟» فرمود: «هنگامی که جد من، حسین شهید شد، فرشتگان به درگاه خداوند ضجه و ناله نموده، نزد او شکایت کردند!... پس خداوند امامان از فرزندان حسین را به آنان نشان داد و فرشتگان از دیدن آنان خوشحال شدند. در آن هنگام، دیدند که یکی از ایشان ایستاده و نماز می‌خواند. پس خداوند فرمود: به وسیله این قائم [= ایستاده] از آنان[= قاتلان حسین] انتقام خواهم گرفت.»[۶]

امام هشتم شیعیان به هنگام بیان این لقب امام دوازدهم از جای برمی‌خاسته و دست بر سر می‌نهاده و می‌گفت: «اللهم عجل فرجه و مخرجه وانصرنا به نصرا عزیزا.»[۷] از این رو شیعیان به پیروی از امام هشتم خویش به هنگام بیان این لقب از جای برخاسته و ادای احترام می‌نمایند.



امام زمان (عج)

شیعیان در باب ظهور مهدی معتقد به علائمی هستند و آنها را شرایط ظهور می‌دانند. این نشانه‌ها را به دو دستهٔ نشانه‌های حتمی و نشانه‌های غیرحتمی تقسیم می‌کنند. ظهور بیماری‌ها و دگرگونی آب و هوا، یاس مردم از غیر معصوم، آشکاری فساد و تباهی از جمله علایم ظهورند.


امام زمان (عج)

طبرسی در کتاب احتجاج از ثقة الاسلام کلینی «ره » و ایشان نیز از اسحاق بن یعقوب نقل می کند که این مطلب از ناحیه مقدس امام عصر (عج) به واسطه ی علی بن محمد بن عثمان وارد شد: «و اما علت وقوع غیبت، این است که خداوند عزوجل می فرماید: ای کسانی که ایمان آورده اید! از چیزهایی نپرسید که اگر برای شما آشکار شود، شما را ناراحت می کند.» . بر گردن همه ی پدران ام، بیعت سرکشان زمانه بود، اما وقتی که من خروج کنم، بیعت هیچ ظالم سرکشی بر گردن ام نیست.» .

بنا به باور شیعیان دوازده امامی، امام دوازدهم شیعه، حجت بن الحسن، زنده است اما در نهان زندگی می‌کند. این باور به نام غیبت امام زمان یا نهان‌زیستی او معروف است.

پیشوای یازدهم شیعیان، مدت شش ساله امامت خود را در خفا و تقیه زندگی می‌کرد؛ زیرا خلیفه وقت، معتمد عباسی، ارتباطات امام را محدود کرده بود و از طریق جاسوسان خود، حجت بن الحسن را به‌شدت زیر نظر داشت. از این رو، بیشتر شیعیان از تماس با امام محروم بودند و صرفاً برگزیدگانی از شیعیان می‌توانستند شخصاً با او در تماس باشند.[۱] حسن عسکری سرانجام در سال ۲۶۰ق/ ۸۷۴م کشته شد.[۲]

پس از درگذشت علی بن محمد سمری چهارمین نایب خاص پیشوای دوازدهم شیعیان، باب نیابت خاصه و وکالت از آن مسدود گشته و تا روز ظهور، نایب خاصی در میان شیعه نخواهد بود. بدین سان با درگذشت علی بن محمد سمری، غیبت صغرای امام زمان که۷۰ سال طول کشید، به پایان رسید و غیبت کبرا یا نهان‌زیستی بلندمدت حجت بن الحسن آغاز گردید.

امام جعفر صادق (ع): پس هنگامی که عذاب بر بنی اسرائیل طولانی شد، به درگاه خدا چهل روز ناله و گریه کردند پس خداوند به موسی و هارون وحی کرد و امر نمود که آن‌ها را از فرعون نجات بدهند پس ۱۷۰ سال باقی‌مانده از ۴۰۰ سال عذاب را بر آنان بخشید. او گفت: شما شیعیان هم این گونه هستید. اگر همان کاری را بکنید که بنی اسرائیل کردند خدا حتماً فرج ما را می‌رساند. اما اگر چنین کاری نکنید، این امر تا پایانش ادامه خواهد داشت. (تفسیر عیاشی، ج ۲، ص ۱۵۴)

یرِیدُونَ لِیطْفِؤُا نُورَ الله بِأَفْواهِهِمْ وَاللهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کرِهَ الْکافِرُونَ﴾ (الصف: ۸)

(می‌خواهند نور خدا را با دهانهاشان (فوت) خاموش سازند وخداوند تمام کنندهٔ نور خود است؛ هر چند کافران را ناخوش آید).


امام زمان (عج)

شرایط بحرانی که پیشوایان شیعه در زمان عباسیان با آن روبه رو شدند، حجت بن الحسن را واداشت تا ابزار جدیدی را برای ارتباطات با شیعیان و اعضای جامعه خود جستجو کنند. متون شیعه امامیه حاکی از آن است که پیشوای ششم شیعیان، نخستین امامی است که نظام زیرزمینی ارتباطات (التنظیم- السری) را در جامعه خود به کار گرفت[۹] در زمان پیشوای یازدهم شیعیان نیز آن امام از طریق وکلای خود با شیعیان در ارتباط بود.

اما دلیل مظلومیت آن حضرت را می توان در عوامل و حوادث زیر جستجو کرد،اما پیش از آنکه دلایل این ادعا را بر شمارم , سخن آن عالم ربانی مرحوم آیت الله شیخ علی اکبر اللهیان را به یاد می آوریم که فرمود : «تحمل زندگی با مشقت , از مرگ و شهادت سخت تر است ! و چرا چنین نباشد! دلاور مردی که برای دفاع از حق , در خون خود فرو می غلطد و به آنی یا ساعتی زندگی دنیا را بدرود می گوید تا در نعیم جاودان الهی متنعم گردد , بارها آسوده تر از فرزندی است که باید سالهای سال در غربت و انزوا با لحظه لحظه عمر خویش یادآور شهادت و رسالت او باشد».

یکی دیگر از معانی غریب، ((فرو نهاده)) یا ((وانهاده)) یا ((واگذاشته)) است. فرو نهاده به کسی گفته می‌شود که مهجور و متروک و معطّل، باقی مانده باشد. ((مهجور)) کسی است که او را کنار گذاشته باشند. این معنای غربت ـ که ناشی از مهجور و متروک و معطّل ماندن شخص است ـ کاملاً به شکر عملی مربوط می‌شود، چرا که شُکر عملی نسبت به هر نعمتی، استفاده مناسب از آن است و اگر نعمتی فرو نهاده شود، معلوم است که مورد بهره برداری شایسته قرار نگرفته است.