۷ بعد از این امور، عیسی همچنان به سفر خود در جلیل ادامه داد.
او نمیخواست به یهودیه برود، چون یهودیان قصد داشتند او را بکشند.
۲ اما عید خیمهها که از اعیاد یهودی بود، نزدیک بود.
«اینجا را ترک کن و به یهودیه برو تا شاگردانت نیز کارهای تو را ببینند؛
۴ زیرا آن که میخواهد شناخته شود، در پنهان کاری نمیکند.
حال تو که این کارها را میکنی، خودت را به دنیا نشان بده.»
۵ در واقع برادرانش به او ایمان نیاورده بودند.
۶ پس عیسی به آنان گفت: «وقت من هنوز نرسیده است،
اما برای شما هر زمانی مناسب است.
۷ دلیلی ندارد که دنیا از شما نفرت داشته باشد،
اما از من نفرت دارد؛ زیرا من در مورد آن شهادت میدهم که اعمالش شریر است.
من اکنون برای این عید نمیآیم؛
زیرا وقت من هنوز کاملاً نرسیده است.