1-ته آخر همه شعرها تخلص نیست توقف هست
2-مدادی که تیز نمیشه سرکن خراب داره
3-جایی که محصول را گذاشتیم همان جایی بود که محصول را برداشتیم
4-بادبادکی که بالا نره سریشش زیاده پایین بجاش میره
5-حلزون اگه دنبال خونه بره بالا خونشو اجاره داده
6-مقابل تابلوی ایست ممنوع ایستاده ممنوع
7-جایی که خطر شنا کردن تابلو زدن تابلو رو چرا برعکس مقابل دریا زدن
8-مردی قهرمان شده بود اما تصمیم گرفت مدالشو بفروشه پهلوان بشه اونم به قیمت سربلندی یک پهلوان زندگی
9-مقصد اگه درست باشه تمام جاده ها هم رسالت میشن مهم اینه که توی پیچ جاده ها در جا نزنیم والا رسالت میشه جاده عبرت
10-یخ فروش یخش نه آب شد نه تموم شد گرون شد اما یخش یخچالی شد یخ در بهشت هم گرون شد دیگه کسی با یخ نرفت بهشت