نخستین منبع برای مطالعهٔ زندگی زرتشت، گاتاها، سرودههای خود او، است. گاتاها حاوی اطلاعاتی مانند نامهای برخی از اعضای خانوادهٔ زرتشت، شرایط زندگی و چندی از رویدادهای زندگیاش است. اما مشخص نیست که این سرودهها، چه مدت از زندگی او را شامل میشود.[۱۱]
پس از آن، بخشهای متاخر اوستا دومین منبعی است که برای پژوهش در مورد زرتشت به کار میآید. اوستای متاخر به نام چند نفر دیگر از اعضای خانواده زرتشت اشاره میکند. اما اشارههای اندکی به اتفاقات زندگی او دارد. این مشکل از آنجا ناشی میشود که بخشهایی از اوستا، از جمله سپندنسک و چهردادنسک —که احتمالاً حاوی زندگینامه زرتشت بودهاند— از بین رفتهاست.[۱۲] اما قسمتهای مهمی از کتابهای پهلوی مانند دینکرد و گزیدههای زادسپرم و چند کتاب دیگر، از این دو بخش از اوستا اقتباس شدهاند. این کتابهای پهلوی، سومین منبع جهت مطالعه سرگذشت زرتشتند. البته در این کتابها تمایز افسانه از حقیقت ساده نیست.[۱۳]
در نوشتههای یونانی–رومی، اسلامی، مسیحی، اروپاییِ قرونوسطی و رنسانس و… نیز مطالبی در رابطه با زرتشت آمدهاست که البته تردیدهای جدی دربارهٔ درستی تاریخی آنها وجود دارد. در چندی از آثار ادبیات فارسی مانند شاهنامه و زراتشتنامه نیز دربارهٔ سرگذشت زرتشت سخن رفتهاست.
«زرتشت کجا و کی زندگی کرد؟ ما نمیدانیم.» جملهای است از هرمان لومل که در کتاب «دین زرتشت»، چاپ سال ۱۹۳۰ میلادی، به چشم میخورد. پس از گذشت نزدیک به یک قرن، جمله لومل هنوز صادق است. با وجود تلاشهای زیادی که برای تعیین دقیق زمان و مکان زندگی زرتشت انجام گرفتهاست، تمام چیزی که محققان در این مورد در دست دارند، حدس و گمان است.
مناقشه بر سر زمان زندگی زرتشت، سالهاست که یک مشکل بزرگ در مطالعات زرتشتی بهشمار میرود. تنها میتوان گفت که در میان محققان توافقی وجود دارد که زمان زندگی او را حدود سال ۱۰۰۰ قبل از میلاد، یا یک قرن پیش یا پس از آن، تخمین میزند. اما زمانهای دیگری مانند ۱۷۵۰ قبل از میلاد یا «۲۵۸ سال قبل از اسکندر» هم مطرح شدهاست. از آنجا که هیچکدام از اتفاقاتی که در اوستا شرح آن رفته را نمیتوان در منابع بیرونی یافت، نتیجتاً نمیتوان تاریخ تأیید شدهای را به زمان زندگی زرتشت پیوند داد.[۱۴]
در منابع ایرانی غیراوستایی مانند کتب پهلوی یا منابع عربی و بیزانسی که برپایه سنت ساسانی نوشته شدهاند، هم تواریخی برای زندگی زرتشت مطرح شدهاست. باید دانست که این تاریخها برپایه گاهشناسی کیهانی زرتشتی محاسبه شدهاند؛ در گاهشناسی زرتشتی، برخلاف گاهشناسی سلسلههای سلطنتی که بر اساس سالهای پادشاهی یک حاکم محاسبه میشود، جهان به چهار دوره سه هزار ساله تقسیم شدهاست و زمان پس از دوازدهمین هزاره بازخواهد ایستاد. در فصل ۳۶ بندهشن، آفرینش نخستین فانی، یعنی گیومرته (کیومرث)، در نخستین هزاره سومین دوره روی میدهد و این هزاره با جمشید، نخستین پادشاه، به پایان میرسد. تمام هزاره دوم را پادشاهی ضحاک تشکیل میدهد و با پیروزی فریدون بر او خاتمه مییابد. هزاره سوم با پادشاهی ویشتاسپ پایان میپذیرد و ملاقات او با زرتشت و پذیرفتن مزدیسنا از سوی او، مصادف است با آغاز چهارمین هزاره؛ این هزاره با حمله اعراب به ایران و سقوط شاهنشاهی ساسانی خاتمه میپذیرد. از ویشتاسپ تا اسکندر، به گفته منابع زرتشتی، ۲۵۸ سال طول میکشد[الف] و «۲۵۸ سال قبل از اسکندر» که توسط نیولی و برخی دیگر مطرح شده، از اینجا گرفته شدهاست. اگر تاریخ مطرح شده برای زندگی زرتشت توسط نویسندگان یونانی مانند ۵۰۰۰ سال قبل از نبرد تروآ یا ۶۰۰۰ سال قبل از خشایارشا نیز منبع ایرانی داشته باشد، از همین شیوه تقسیمبندی تاریخ به هزارههای مختلف ریشه گرفتهاست.[۱۵]