جمال آدمی در طول زمان فرسوده میشود اما کمال آدمی خیر.شما در طی سختی ها و رنج ها اگر زود فرسوده شدید یعنی در تلاش بودید.و در این تلاش مهم این نیست که شما داغون شوید زیرا خداوند اگر بخواهد شما را سرپا میکند و اما آنان که در این مسیر سخت خواب آلوده هستند و پر از رذالت بر عکس.پس در حکمت خدا مسائل زیاد هست. پس در پی کمال درونی بودن یعنی صافی و صافی یعنی آنهایی که در بر اصل هستند نه در امورات زمینی.جهان مادی گرایی و مقام گرایی که هیچ کسی از ان یک کفن بیش نبرده با هر فرمول و کاربردی برای هر شخصی زمانی دارد.و در پی آن اگر این امر غیر حق و حق طلبی بدست آید مانند باد پراکنده در اسمان میرود اما در حق حقیقت ماندگاری آن به خیر بشریت.و ضرر آن را افراد در آن بازخورد میبرند. پس در راه رضایت خداوند هست که به درستی و آن ملکوت بی زوال در کوله بار زندگی میشود از این زمین صعود کرد.زیرا آنانی که در این شیفتگی زمین غرق شوند در یک بیداری خسران انگیزی خواهند بود.و آنهایی که در بی معرفتی غرق میشوند در خصلت خود به آنچه میرسند بیداری و حیرت هست. پس آنی که نیاز به ناراحتی و افسردگی و سرخوردگی ندارد آنی هست که در اتصال خدا باشد. زیرا در این زنجیره خواری نیست زیرا اصل آن مهم هست که انسان سرافراز در پیشگاه خدا حاضر شود.اما در این راه حتی به تعداد انگشتان دست هم صافی بماند آنانی که میمانند آنانی هستند که هر تعداد آن برابر با صد ها هزار هستند. مهم بنیاد قوی هست زیرا اگر به تعداد انگشتان دست به حقیقت برسند آنانی هستند که با هیچ چیزی فرو نمیریزند زیرا مثال آن منظورن افرادی که به دنبال نتیجه درست هستند و این تعداد که میمانند سود میبرند آن هم سود معنوی و راه درست و سرانجام درست.