آنکسی که از خوابی بپرد و آن خواب را در مرتبه قبل و بعد آن با هم تطبیق دهد و هراسان از آنچه دیده شود باید بصورتی که سربسته باشد گوید زیرا خواب ماندگی از وقایع بد هست هرگاه چیزی متوقف نشود در آن اتفاق کوبنده و هولناک که دیدن آن قبض روح میکند انسان را . لجاجت و سرکشی میتواند خطرناک باشد زیرا وقت زمان در ید قدرت خداست. پس علاج واقعه قبل وقوع واقعه لازمست. زیرا کج روی و لجاجت مایه بدبختی هست. پس آنی که دو بار دیده هست و سربسته از یک سگان ریز و سگی که بپرد بگیرد نتواند و آن حفره نور و مشعل شخم خوردن زمین. و مرتبه دوم وادی حیرانی در زمین از کوبیده شدن لرزه های عمیق ترسناک.و در این وادی دویدن. باید ربط سبط دو خواب وحشتناک را با هم تطبیق دهد از آن واقعه هولناک زیرا هر حادثه ای را مرحمی میشود کرد قبل آن مگر خواب رفتگی عمیق زیرا این رویای درست معنای خاصی دارد و اگر در آن جوشش نوشتار آید یعنی گفته نشود سخت بر آنکه خواب را دیده آید زیرا هر چه هست از نوعی کنیسه پنهانی از رذالت هست که اگر در آن کنیسه ها رذالت پایان نیابد خود هم در این واقعه هولناک افتند زیرا آنکه دیده بگوید منظورن نوشتار نویس هست و از نافرمانی و نگفتن ها یا آنچه باید گفتن ها بستن ها در دهان نباشد خود گفتن هست زیرا دو مرتبه اینگونه رویا وحشت انگیز راه علاج آن بیداریست. زیرا تطبیق آن دو عجیب و تطبیق آنچه در ان دویدن بود از آن حادثه هولناک مرحم میشود انجام داد زیرا وقتی قوت نوشتار هست قوت درمان راه درست را پیمودن هست. زیرا آنکه قوت دهد همان هم مرحم امر کند.