پس علامات دستانشان در دست دادنو نحوه نشان دادن دست هایشان فرق دارد .دستی که بالا رود انها فرق دارد نوعش و نشانه های دستهای آنها در نوع دست دادنو و نشان دادن پیروزی بر هم. و دستان دیگر.اما زمان زمان انتقام خدایی هست. مثال زمان نوح.که در خواب و خوراکو گوش به فرمان ساحل نشینان شدنو.تعالیمات دیکته ای و حقیقت را نطلبیدنو کور ماندنو بینایی را کور کنند. اما هر چه ره افسانه زدنو معاملات پنهانیو کثیف از رذالتشان.از ید رد انکار تا نبوده و افسانه بوده و همه قطعات پازل را ببرند و تنها آموزگاری معلمی بوده تعالیم میداده کم کم همان تعالیمم غلط بوده و ما راست میگیم. و حالا اگرم افزانی یابند بر آنچه به نفع ماست چه اشکال مهم آنچه ما پیشبرد کنیم و حفظ ما مهم هست. و کم کم دیپورتو فلانو اخراجو اینها که میدانند و خوبم میدانند که مگر اعتقادشان بنیاد ی نیست و هزار مسئله دیگر.زنجیره مزمور نویس پادشاهان بر ضد او بر میخیزند و مسائل را میدانند کتمان میکنند و میدانند آنها که در این امر جوشش و به هم دغدغه ندارند پس مشکلی در کار هست.و حالا اهداف سیاسی. هرم. و امورات مذهبی و غیره که میشود پیش رود.از همان پتانسیل ها.و فقط یک نفر باشد و کسی دیگر خبری نیاورد .جلوی هر چیزی را که بر مبنی باشد میگیریم.نقاب ها کم کم.و همان پیش بینی که خود بسازند فقط تعلیمات خود را و کذبه و غیره. باز از طرفی کسی زیاد دورش نباشد تا جوشش دور جمع شود در بینو آن شخصو مثالو حالا تا ما سرافراز شویم و برنده در کذبه سازی که خود تحریف از همان کتب میبرند میبافند. حال که جلال اصلی و آنچه خدا بخواهد اصلست و الا با قدرت زمین که کسی سرافراز نمیشود مگر در اصل هدف آسمانی و ملکوت الهی و درستی و آنچه خواست آسمانی هست نه زمینی.