آنی که در ناراستی و بیخردی بمیرد و در خسران بر خود جفا کند آن را راهنمایی و هدایت نیست زیرا جمیع افراد را از هدایت به بیراه میکشاند اما آنکه بر حسب قوت و کلام بر امورات از تمامی مسائل فهم کند بر روشنایی گرود زیرا امورات باید به درستی انجام شود و قوت آن دارد که انجام دهد نه آنکه فقط ادعا کند زیرا در وقت عمل قوت هست که اثبات قبل بعد را میکند اما در قوت و در امورات کارها انجام میگیرد هر چند قفسی باشد یا حصاری اما آنکه در قوت هست و در نجات ریسمان کهنه نمیندازد تا قطع شود بلکه ریسمان محکم میکند تا بر دروغ و یوق قدرت اهریمنان در برد مثلث چشم قدرت بر تمامی طبقات پیروز و کار را به اتمام رساند آنکه خسران میبیند آنیست که زیر یوق مادیت و بردگی در آید.زیرا در قوت و کار انجام رساندن آن هست که به آن میگویند کار را به اتمام رسانید ولی در بی قوتی ادعا هست و کاری پیش نمیرود و نموداری روشن نمیشود جز کلام باطل و دروغ و ثروت های نه باد آورده باد برایشان آورده در قوت زمین بر چیره شدن بر انسانها.پس حتی تکه سنگی را نتوانند جابجا کنند مگر هاویه را هدیه دهند و آنها که در فرق گذاری و بستن چشم خود کوشا بودند خود ضرر میکنند زیرا زمانبندی دقیق هست و آنها زمانی بیدار میشوند که با تعجب انگشتان خود را از خشم و حیرت بگزند و گویند دیدی حقیقت را حال جواب دیگران را چه دهیم. زیرا انگار اموراتی واقع میشود که ما را نمایان میکند حال چگونه به آنهایی که گفتیم فلانی فلانست او که در آن حیرت این را بگوید برگشته و خجل خواهند شد.اما خجالت آنها خباثت آنهاست زیرا ابلیس فرار میکند و آنها میمانند زیرا ابلیس خود خوب میداند از این شخص چقدر میترسد.