1. المعجم الکبیر به نقل از هُبَیرة بن یریم، از امام علی علیه السلام: هر کس خوش دارد به کسی بنگرد که شبیه ترین گردن تا صورت را به پیامبر صلی الله علیه و آله دارد، به حسن بن علی بنگرد، و هر کس خوش دارد به کسی بنگرد که شبیه ترین گردن تا روی پا را از نظر شکل و رنگ به پیامبر خدا صلی الله علیه و آله دارد، به حسین بن علی بنگرد.
الکافی به نقل از عبد الملک بن بشیر، از امام کاظم علیه السلام: امام حسن علیه السلام از سر تا ناف، شبیه ترینِ مردم به موسی بن عمران علیه السلام بود و حسین علیه السلام از ناف تا پا، شبیه ترینِ مردم به موسی بن عمران علیه السلام بود
الطبقات الکبری (الطبقة الخامسة من الصحابة) به نقل از عَیزار بن حُرَیث: حسین بن علی علیه السلام را دیدم که رَدایی حاشیه دار از خَز داشت و موی سر و محاسنش را با حنا و کتَم، سیاه رنگ کرده بود.
المصنّف، ابن ابی شیبه به نقل از ابو رَزین: حسین بن علی علیه السلام، در حالی که عمامه ای مشکی بر سر داشت، روز جمعه برای ما خطبه خواند.
المعجم الکبیر به نقل از سُدّی: حسین بن علی علیه السلام را دیدم که عمامه ای از خَز به سر داشت و مویش از زیر عمامه، بیرون بود.
حسین علیه السلام فرمود: «دوست داشتم که بر آن، چیزی نقش کنم. در رؤیا، مسیح عیسی بن مریم که بر پیامبر ما و خاندانش و بر او درود باد را دیدم و به او گفتم: ای روح خدا! بر این انگشترم، چه چیزی نقش کنم؟
فرمود: بر آن، نقش کن:" خدایی جز خدای فرمان روای حقّ آشکار نیست"، که این جمله، سرآغاز تورات و انجام انجیل است».
«سفید چهره بود و هرگاه درجایی می نشست که در آن تاریکی بود، با سفیدی زیبایی و گردنش، آنجا روشن می گشت»
بعضی از تذکره نویسان، آن حضرت را چنین وصف کرده اند:
«سفید چهره بود و هرگاه درجایی می نشست که در آن تاریکی بود، با سفیدی زیبایی و گردنش، آنجا روشن می گشت»
و دیگری می گوید: «جمالی عظیم داشت و نور درخشنده ای در پیشانی و گونه هایش بود که اطرافش را در شب تاریک، روشن می ساخت و شبیه ترین مردم به رسول خدا صلی الله علیه و آله بود» (5) .
و یکی از شهدا، از یارانش در شعر حماسی که سروده روز طف بود، آن حضرت را وصف کرده گوید:
له طلعة مثل شمس الضحی
له غرة مثل بدر منیر
«طلعتی چون خورشید هنگام بالا آمدن روز دارد و پیشانی او همچون ماه تابان است».
سیمای انبیا بر آن حضرت بود و در هیبت همچون جدّ خود بود که پیشانیها در برابرش به تواضع می افتادند. یکی
از جلادان پلیس ابن زیاد در وصف هیبت عظیمش می گوید: «نور چهره اش و جمال هیبتش مارا از اندیشیدن در
مورد کشتن او به خود مشغول ساخت».
ماه تمام بود و در این باره «کعبی» می گوید:
او ماه تمامی بود که به خورشیدی در بلندای روز تبدیل شد.
و هنگامی که سر مبارک آن حضرت را نزد ابن زیاد بردند، از نور چهره اش در شگفت شد و گفت: «کسی
همچون او زیبا ندیده ام!».