سوشینت یا سوشیانت یا سوشیانس یا استوت ارت (سودرسان، دانا) بهعنوان رهایی بخش است
کلمه «سوشیانس» که از ریشه «سو» به معنی سودمند است
(به معنی «سودبخش» یا «سودرسان» و در معنای گسترده، «رهاننده» یا «رهایی بخش» است) در گاهان این صفت چند بار برای زرتشت آمده
سوشیانت با کمک یاران خود به نبرد با اهریمن خواهد شتافت
او به همراه خود فرّه کیانی را دارد و باچشم خود، از شش جهت تمام جهان را زیر نظر دارد. نهایت اینکه او به همه جهان سود میبخشد و به همه انسانها و حیوانات بیرنجی عطا میکند.
در گاهان، «سوشیانت» چندینبار به صورت مفرد آمده است و در حقیقت، صفتی است که زرتشت به خود اطلاق میکند اما در یسنه ۴۵: ۱۱ او به صورت کسی است که اهریمن را ذلیل میکند.
در جاماسبنامه در این مورد آمده که: «آنگاه که زمان هشیدر فرا رسد علاماتی پدید آید، نخست اینکه شبها روشنتر از همیشه باشد. دوم اینکه ستاره هتورنگ جای خود را بگرداند و به سوی خراسان گراید.
میزد به معنای میزبانی و سفره پذیرایی از میهمان است و در آیینهای زرتشتی سفره سفید تمیزی است که هفت چیز نمادین به نمایندگی از امشاسپندان (فروزههای خداوند یکتا) بر آن گذاشته میشود. خوراک شیری سفید رنگ و فراوردههای دامی به خشنودی وهمن امشاسپند: سفیدی (شیر و تخم مرغ) نماد وهومن است. زیرا که هر کس به نیکاندیشی دست یابد میتواند بدیها و پلیدیها را تشخیص دهد. در فرهنگ ایرانی وهمن امشاسپند نگهبان چهارپایان سودمند است و این فراوردههای دامیاز آن روی است.
آتش یا چراغ روشن نماد اردیبهشت امشاسپند (واژهٔ اوستایی اَشَه وَهیشتَه یعنی بهترین اشویی): چرا که آتش پاک سازنده است و پلیدیها را میسوزاند و به سوی بالا گرایش دارد (نماد پیشرفت و ترقی) و خود میسوزد و دیگران را نور و گرما میبخشد. انسانی که پیرو اشویی است نیز از آتش عشق درونی برخوردار بوده و جامعه را به سوی نیکی رهنمون است. سینی فلزی حاوی لرک یا تاس رویین (آلیاژی از مس و روی) (حاوی آب پاک یا سیر و سداب یا کلچه مورد و سرو یا سکههای سر سفرهٔ هفت سین یا زده شده به انار در مراسم گواه و...) سمبل شهریور امشاسپند یا خشَترَوَئیریَه اوستایی به معنای شهریاری: امشاسپند شهریور نگهبان فلزات است. سکه نیز نماد قدرت اقتصادی و حفظ ارزش ذاتی خود است. زمینی که سفره را روی آن پهن میکنند و فراوردههایی که از زمین به دست میآیند مانند میوه و لرک و نان و و سورک و... نماد سپندارمذ امشاسپند (سپَنتَه آرمَئیتی به معنای مهر و فروتنی و وفای به عهد.) است. زمین به اشوان و درگوند (راستان و دروغگویان) به یک میزان بار میدهد و مانند مادر همهٔ فرزندان خود را چه نیک و چه بد به یک اندازه دوست دارد. فرد پیرو سپندارمذ مانند زمین به همهٔ انسانهای دیگر مهر میورزد و فروتن است و به عهد و پیمان خویش در هیچ شرایطی پشت نمیکند و همواره میوههای شیرین و پر انرژی به جامعه میدهد. آب پاک و تمیز سر سفره نماد خرداد امشاسپند (هَئوروَتات در اوستایی، به معنای رسایی و کمال است.) (مایعات سر سفره را زَور مینامند و جامدات آن را میزد) بهدین میآموزد که مانند آب همه نوع دانشی را در خود حل کرده و با برخورداری از دانش روز به خردورزی پرداخته تا به رسایی رسد. روشنایی و پاکی آب نشانگر روشندلی و روشنفکری است. گیاه نماد امرداد امشاسپند (اَمِرِتات در اوستایی، به معنای بی مرگی و جاودانی) چرا که گیاه پیوسته رشد میکند و گلهای زیبا به بار آورده و تخم میافشاند و زندگی را پایندگی میبخشد. انسان (مقدس در فارسی): گاتاها یا اوستا یادآور استواری به دین وَه مازدیسنی و پیروی از اندیشه و گفتار و کردار نیک است تا همراه با زمزمههای مانترهٔ اوستا، حاضران به داد و آیین هر یک از فروزگان اهورایی راه پویند تا به رسایی و جاودانگی رسند.
دگرگونیهای کوچکی در میزد، برای آیینهای گوناگون پدید میآید. برای نمونه سر سفره آیینها و جشنخوانیهای شادمانه (واژه جشنخوانی از واژهٔ اوستایی یسن به معنای ستایش کردن آمده است و آیینی است که دو تن موبد (زوت و راسپی) با سرایش بخشهایی از اوستا (آفرینگان دهمان، کردهٔ سروش، همازور دهمان و...) آن را برگزار میکنند. این مراسم در برخی شادیها و جشنها یا آغاز به کار جایی یا برای مراسم درگذشتگان اجرا میشود.) لرک شامل شیرینی سفید نیز میشود و دیگر سیر و سداب نمیگذارند و کتاب اوستا و عکس اشوزرتشت، گلابپاش. آینه بر روی سفرههای شادی گذاشته میشود. همچنین برگ درخت سرو (نماد همیشه سبز بودن و جاودانگی) برای مراسم شادی و شاخههای مورد برای سفرههای روان شایستهتر است.
قبله زرتشتیان نور و روشنایی است. آنان میتوانند در روزها به سوی خورشید و شبها در برابر نور ماه، آتش، شمع یا چراغ روشن نماز بخوانند.[۹][۱۱] زرتشتیان تنها در آتشکده رو به آتش نماز میگزارند و حتی کسانی که در همسایگی یک آتشکده هستند نیز رو به آن نیایش نمیکنند.[۱۲] آتش در مزدیسنا نماد «اشه» است. آتش موجود در آتشکده به عنوان درفش مزدیسنا و نماد هویت دینی–فرهنگی زرتشتیان بهشمار میرود.[۱۳] زرتشتیان معتقدند نمیتوان برای خدا حدود و جهاتی قایل شد، و به دستور زرتشت نور را به عنوان نمادی از فروغمندی اهورامزدا نماز میگزارند.[۶][۱۱]
در میان برخی از عامه مردم به ویژه مسلمانان، پنداشتهمیشود که نمازگزاری زرتشتیان به سوی آتش، آتشپرستی است.[۱۴] اما در واقع نمازگزاردن رو به آتش، به عنوان پرستش آتش به جای خدا نیست.[۱۵]
امروزه نماز پنجگانه را معمولاً موبدان میگزارند و بیشتر زرتشتیان به خواندن دعاهای صبحگاه و شامگاه اکتفا میکنند.[۶][۷]
هنگامی که کودکی در یک خانواده زرتشتی به سن «رشد فکری» میرسد و دین زرتشت را میپذیرد، پس از سدرهپوشی به تکلیف میرسد. سن رشد فکری معمولاً میان ۸ تا ۱۵ سالگی (بیشتر ۹ تا ۱۱ سالگی)[۴] است.[۵]
نماز یکی از واجبات و عبادتهای مزدیسنا است که برای داشتن توجه همیشگی به دستورهای دینی و سپاسگزاری خدا گزارده میشود.[۱][۲] این دستورها عمدتاً ماهیتی اخلاقی دارند.[۳]
روز دی از ماه دی که در۲۵ آذر ۱۷،۹،۲ دی ماه گاهشمار ایرانی قرار دارد جشن دیگان برگزار میشود و اکنون زرتشتیان در برخی از شهرها و روستاها یکی از روزهای دی در ماه دی یا همه آن را جشن میگیرند. واژه دی، آفریدن و آفریدگار معنی میدهد و در ماه دی غیر از نخستین روز ماه که اورمزد نامیده میشود و نام خداوند است، سه روز دیگر به نامهای دی بآذر، دی بمهر و دی بدین وجود دارد. بنابراین جشن دیگان برابر است با یکی از این روزها در ماه دی، که دوم، نهم، و هفدهم در تقویم خورشیدی است. در ایران باستان نخستین جشن دیگان، در ماه دی یعنی روز اورمزد و دی ماه فرم روز نیز نام داشتهاست و در این روز که روز پس از شب چله، بزرگترین شب سال بودهاست، پادشاه و حاکم دیدار عمومی با مردم داشتهاست.
روز وهمن از ماه بهمن که در ۲۶ دیماه گاهشمار ایرانی قرار دارد جشن بهمن گان گرفته میشود. بهمن یا وهومن از واژه وهومنه در اوستا گرفته شدهاست که منش نیک معنی میدهد و در گاه شماری سی روزه زرتشتیان یا به عبارت دیگر یکی از فروزهها و صفات اهورامزدا ست که درگاتهای اشوزرتشت بسیار به این واژه بر میخوریم و در واقع زرتشت پیامبر ایرانی برای دریافت پیامهای اهواریی از وهومن یاری میگیرد. وهومن یعنی اندیشه نیک، خرد خدا داده و اشو زرتشت پیامهای الهی خویش را به وسیله فرد مقدس و نیک اهورا دریافت میکرد.
روز سپندارمزد از ماه اسفند (اسپند) که در ۲۰ بهمن گاهشمار ایرانی قرار دارد این جشن را برگزار میکنند. اسفند (اسپند) یا سپندارمزد در اوستا به صورت سپنته آرمئیتی آمدهاست. این واژه معنی فروتنی و بردباری دارد. سپنته آرمئیتی نام یکی از امشاسپندان است. امشاسپند سپندارمزد در نقش مادی خود نگهبان زمین است و از آنجا که زمین مانند زنان در زندگی انسان نقش باروری و باردهی دارد، جشن اسفندگان (اسپندگان) برای ارج نهادن به زنان نیکوکار برگزار میشود. در گذشته و در برخی از نقاط سرزمین ایران در این روز بانوان لباسهای نو میپوشیدند، زنهایی که مهربان، پاک دامن، پرهیزکار وپارسا بودهاند و فرزندان نیک را به جامعه تحویل میدادند، مورد تشویق قرار میگرفتند و در روز جشن اسفندگان (اسپندگان)، زنها از مردان خود پیشکشهایی دریافت مینمودند. آنها در این روز از کارهای همیشگی خود در خانه و زندگی معاف میشدند و مردان و پسران کارهای مربوط به زنان در خانه را در روز جشن اسفندگان (اسپندگان) انجام میدادند. اکنون نیز زرتشتیان جشن اسفندگان (اسپندگان) را به نام روز زن و روز مادر زرتشتی و زنان نیکوکار و پاک دامن گرامی میدارند.