19. به جانم نزدیک شده آن را رستگار ساز، به سبب دشمنانم من را فدیه ده
34. زیرا خد.اوند فقیران را مستجاب میکند، و اسیران خود را حقیر نمیشمارد
34. برای او که بر فلکالافلاک از قدیم سوار است اینک آواز خود را میدهد، آوازی که پُرقوت است
20. تو خواری و خجالت و رسوایی من را میدانی، و تمامی دشمنانم پیش نظر تو هستند
30. و اما من مسکین و دردمند هستم پس ای خد.ا نجات تو من را سرافراز سازد
9. ساکنان اقصای جهان از آیات تو ترسانند، طلوع صبح و غروب شام را شادمان میسازی
7. آنانی که بر دولت خود اعتماد دارند، و بر کثرت توانگری خویش فخر مینمایند
4. اما بدانید که خد.اوند مرد صالح را برای خود انتخاب کرده است، و چون او را بخوانم خد.اوند خواهد شنید
22 نام تو را به برادران خود اعلام خواهم کرد؛ در میان جماعت تو را تسبیح خواهم خواند.
43 مرا از منازعه قوم رهانیده، سر امّتها ساختهای. قومی را که نشناخته بودم، مرا خدمت مینمایند.
12 زیرا او که انتقام گیرندهٔ خون است، ایشان را به یاد آورده، و فریاد مساکین را فراموش نکرده است.
8 در کمینهای دهات مینشیند؛ در جایهای مخفی بیگناه را میکشد؛ چشمانش برای مسکینان مراقب است؛
9 زیرا در زبان ایشان راستی نیست؛ باطن ایشان محض شرارت است؛ گلوی ایشان قبر گشاده است و زبانهای خود را جلا میدهند.
14 البته دیدهای زیرا که تو بر مشقّت و غم مینگری، تا به دست خود مکافات برسانی. مسکین امر خویش را به تو تسلیم کرده است. مددکار یتیمان تو هستی.
4 مبادا دشمنم گوید بر او غالب آمدم و مخالفانم از پریشانیام شادی نمایند.
19 زحمات مرد صالح بسیار است، امّا خداوند او را از همهٔٔ آنها خواهد رهانید.
9 ای خداوند بر من رحمت فرما زیرا در تنگی هستم. چشم من از غصه کاهیده شد، بلکه جانم و جسدم نیز.
18 لبهای دروغگو گنگ شود که به درشتی و تکبر و استهانت بر عادلان سخن میگوید.
9 مثل اسب و قاطر بیفهم مباشید که آنها را برای بستن به دهنه و لگام زینت میدهند، والاّ نزدیک تو نخواهند آمد.
5 زیرا که غضب او لحظهای است و در رضامندی او زندگانی. شامگاه گریه نزیل میشود. صبحگاهان شادی رخ مینماید.
12 مرا به خواهش خصمانم مسپار، زیرا که شهود کذبه و دمندگان ظلم بر من برخاستهاند.
4 او که پاک دست و صافدل باشد، که جان خود را به بطالت ندهد و قسم دروغ نخورد.
13 دهان خود را بر من باز کردند، مثل شیر درندهٔ غران.
2 ای خدا دعای مرا بشنو و سخنان زبانم را گوش بگیر.
11 فسادها در میان وی است و جور و حیله از کوچههایش دور نمیشود.
21 سخنانِ چربِ زبانشْ نرم، لیکن دلش جنگ است. سخنانش چربتر از روغن لیکن شمشیرهای برهنه است.
10 ای خدا دل طاهر در من بیافرین و روح مستقیم در باطنم تازه بساز.
6 لرزه بر ایشان در آنجا مستولی گردید و درد شدید مثل زنی که میزاید.
10 بلای خود را از من بردار زیرا که از ضرب دست تو من تلف میشوم.
16 نعمتِ اندکِ یک مرد صالح بهتر است، از اندوختههای شریران کثیر.
15 ولی چون افتادم شادیکنان جمع شدند. آن فرومایگان بر من جمع شدند، و کسانی که نشناخته بودم مرا دریدند و ساکت نشدند.
25 تا در دل خود نگویند، اینک مراد ما؛ تا نگویند او را بلعیدهایم!
10 زیرا دشمنانم بر من حرف میزنند و مترصّدان جانم با یکدیگر مشورت میکنند
4 مساکین قوم را دادرسی خواهد کرد؛ و فرزندان فقیر را نجات خواهد داد؛ و ظالمان را زبون خواهدساخت.
12 ملوک لشکرها فرار کرده، منهزم میشوند و زنی که در خانه مانده است، غارت را تقسیم میکند.
25 خانههای ایشان مخروبه گردد و در خیمههای ایشان هیچکس ساکن نشود.
18 اگر بدی را در دل خود منظور میداشتم، خداوند مرا نمیشنید.
4 تا در کمینهای خود بر مرد کامل بیندازند. ناگهان بر او میاندازند و نمیترسند.
3 از آسمان فرستاده، مرا خواهد رهانید. زیرا تعاقب کنندهٔ سخت من ملامت میکند، سلاه. خدا رحمت و راستیِ خود را خواهد فرستاد.