✼  ҉ حسام الـבین شـ؋ـیعیان ҉  ✼

✐✎✐ وبلاگ رسمے و شخصے حسام الـבین شـ؋ـیعیان ✐✎✐

✼  ҉ حسام الـבین شـ؋ـیعیان ҉  ✼

✐✎✐ وبلاگ رسمے و شخصے حسام الـבین شـ؋ـیعیان ✐✎✐

مشهورترین القاب امام رضا (ع)

«رضا»

امام جواد(ع) در مورد اینلقب امام هشتم(ع) فرمودند: «بدان جهت پدرم را رضا نامیدند که هم خداوند در آسمان‌ ها و هم پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) قبل و بعد از او از ایشان راضی بودند از امام (ع) سوال شد که مگر بقیه ائمه(ع) این گونه نبودند که پیامبر(ص) و دیگر اهل بیت(ع) از آن ‌ها راضی باشند؟ حضرت فرمودند: «علاوه بر اینکه خداوند، پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) از پدرم راضی بودند، دشمنانش نیز از او راضی بودند، برخلاف بقیه اهل بیت(ع) که دشمنانشان از آن‌ ها راضی نبودند».

آیت‌ الله عبدالله جوادی‌ آملی در بخشی از سخنرانی در خصوص جایگاه و مقام رضای(ع) عالم آل محمد(ص) چنین فرمودند: «هیچ موجودی از هیچ موجود دیگری راضی نمی ‌شود، مگر به وساطت مقام امام هشتم؛ هیچ انسانی به هیچ توفیقی دست نمی ‌یابد و خوشحال نمی ‌شود، مگر به وساطت مقام رضوان رضا(ع)؛ هیچ نفس مطمئنه‌ای به مقام راضی و مَرضی بار نمی‌ یابد، مگر به وساطت مقام امام رضا(ع)، او نه چون به مقام رضا رسیده، به این لقب ملقّب شده است بلکه چون دیگران را به این مقام می‌ رساند، ملقّب به رضا شد».

«زکّی»

«زکی»، انسان طاهر و پاکیزه در مسیر خیر و خوبی است یعنی کسی که پاک از فساد است و فسادی در او راه ندارد لذا چون امام رضا(ع) پاک، شریف و محترم بودند، به این لقب نامیده شدند.

«زکّی» از ریشه زکاوت گرفته شده است.جمع کلمه زکی، ازکیاء است، بر اساس این لقب امام رضا (ع) پاک از همه آلودگی ‌ها،گناهان و رذایل اخلاقی بوده و در واقع معصوم هستند به گونه ‌ای که خطایی از او سر نمی ‌زند و گناه و آلودگی در شخصیت، رفتار و گفتار او راه ندارد.

«عالم آل محمد(ص)»

عالم بودن ایشان بدان معناست که در عرصه ‌های مختلف علمی و هدایتی ثامن‌الحجج(ع) اندیشمند و پرفسور جهان اسلام است، لقب عالم آل محمد(ص) و شهرت امام هشتم(ع) به برتری علمی به ویژه در دوران خود از آنجا نشأت می‌گیرد که مأمون عباسی که خود نیز دانشمند و از اهل علم بود و شخصیت دارای هوش و ذکاوت محسوب می ‌شد، قصد داشت با برپا کردن جلسات مناظره نقطه ضعفی از امام به دست آورده و به ایشان از جهت منصب امامت توهین کند اما در نهایت این خلیفه عباسی و دیگران بودند که به علم حضرت رضا(ع) اعتراف کرده و او را به معنای واقعی شایسته لقب عالم آل محمد(ص) دانستند.

یک روایت آمده که امام کاظم(ع) به فرزندانش فرمودند: «این علی برادر شماست و او عالم آل محمد(ص) است پس هر چه سؤال دارید، از او بپرسید و هر چه را که برای شما می‌ گوید آن را حفظ کنید، که شنیدم پدرم جعفر بن محمد(ع) چندین بار به من فرمود که این پسر عالم آل محمد(ص) است».

«سراج اللّه»

سراج به معنی چراغ بوده و این لقب به معنای چراغ هدایت است، یعنی امام(ع) چراغ خدا بوده و گمراهان را راهنمایی و سرگشتگان را به راه راست هدایت می‌کند. هشتمین خورشید امامت از آن جهت سراج الله لقب گرفته که محبان و ارادتمندان حضرتش با سپردن دست خویش به ایشان به سر منزل مقصود می‌ رسند. پیامبر(ص) فقط راه و مسیر را نشان می‌ دهد، اما امام معصوم(ع) باید دست مردم را بگیرد، در جاده زندگی ببرد و به مقصد برساند، از همین امام معصوم سراج و چراغ هدایت خداوند برای بندگان است.

بشر بدون چراغ هدایت راه نمی ‌تواند به هدف برسد، برای آنکه ما در مسیر این چراغ‌ های هدایت قرار گیریم رفتار و سیره حضرت رضا(ع) بهترین و مهم ‌ترین برنامه است، چون امام وظیفه ‌اش همین است که دست در دست ما را به مقصد برساند، پس اگر خود را به او بسپاریم با گام‌ های محکم در سیر هدایت حرکت کرده‌ ایم.

«رئوف»

رئوف به معنای بسیار مهربان بوده و کسی که در مهربانی سرآمد است، دلسوز است، یعنی فرد دلسوز نمی ‌تواند ببیند به کسی رنج و سختی برسد و از درد دیگران ناراحت می ‌شود و حتی ممکن است ایثار کند و دیگری را بر خود ترجیح دهد که این ‌ها همه در صفت رأفت نهفته است.

در مورد مهربانی و رأفت امام هشتم (ع) برخی عرفا می‌گویند، رأفت امام (ع) حسی است، یعنی وقتی انسان وارد حرم ایشان می‌ شود، خودش این مهربانی و رأفت را حس می‌ کند که چقدر مورد توجه حضرت قرار گرفته است.

امام(ع) رأفتی به گستردگی دایره محبان و ارادتمندانش دارد که هر کس در خانه ‌اش بیاید دست خالی بر نمی‌ گردد، دل ‌ها متوجه ایشان شده وحوائج محبان برآورده می ‌شود.

«صدیق»

کلمه صدیق به معنای کسی که همیشه صادق است و راست می ‌گوید. و کسی که گفتارش را با کردار خویش تصدیق کرده است صدیق از دیگر صفات مهم امام رضا(ع) به شمار می‌ رود، لقبی که شاید کمتر به گوش کسی خورده باشد اما این لقب از لحاظ سند اعتبار لازم را دارد؛ دلیل نامیدن لقب صدیق به امام هشتم(ع) این است که همان گونه که یوسف صدیق در کشور مصر با ولایت خودش کشوری را از قحطی نجات داد، امام رضا(ع) نیز در دوران خودشان این کشور آسیب زده اسلامی را در عرصه قحطی هدایتی واقعا نجات داده و از هدایت بهره‌ مند کردند.

امام رضا(ع) توانستند با درایت و مدیریت در برابر ابرقدرتی مانند مأمون و برخی که بعد از شهادت امام کاظم(ع) واقفیه شدند شیعه را حفظ و مردم را هدایت کنند، از همین رو وجه تشابه یوسف نبی در عرصه اقتصادی و این یوسف یعنی ثامن‌الحجج(ع) در عرصه هدایتی و راهنمایی است.

مکیّده‌الملحدین:

امام رضا(علیه السلام) بر اشتباهات و خطاهای مخفی ملحدان خطّ بطلان می‌ کشید و تصورات آن‌ ها را رد می‌کرد و این از طریق مناظره ‌هایی بود که در کاخ عباسیان برگزار می ‌شد و در جریان آن مناظرات، حضرت اصول اسلامی و ارزش ‌های آن را تثبیت می‌ کرد. از این رو به ایشان لقب «مکیّده الملحدین» داده شد.

«غریب‌الغربا»

از امیرالمؤمنین امام علی(علیه السلام) روایت شده که می ‌فرمایند: «به زودی مردی از فرزندان من در خراسان به ‌وسیله ‌ی زهر کشته خواهد شد. ألا فَمَن زارَهُ فِی غُربَتِهِ غَفَرَ اللهُ لَه ذُنُوبَه؛ آگاه باشید کسی که در غربتش او را زیارت کند، خداوند گناهان او را بیامرزد».

امام رضا(علیه السلام) خود می ‌فرمایند: «یدفننی فی بلاد غربهٍ إلّا مَن زارَنی فی غُربتی، وَجَبَت لَهُ زیارَتی یومَ القیامهِ»: مرا در بلاد غربت به خاک می ‌سپارند. همانا هرکس مرا در این غربت زیارت کند، قطعاً من او را در روز قیامت زیارت می‌کنم.

برای عبارت «غربت» می‌توان معانی زیر را در نظر گرفت:

۱. غریب کسی است که از وطن خود دور افتاده باشد. بنابراین این وصف شامل امام رضا(علیه السلام)نیز می ‌شود که مجبور شدند شهر مدینه را به تنهایی ترک کنند.

۲. غریب به معنی فردی است که از خانواده و نزدیکترین خویشان خود دور است.

۳. با استناد به فرمایش حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) که «الغَریبُ من لیس لَهُ حَبیبٌ»، غریب کسی است که یار و دوست‌ داری ندارد. امام رضا(علیه السلام) نیز سال ‌های پایانی عمر با برکت خویش را در مرو در میان افرادی سپری کردند که هچ سنخیتی با ایشان نداشته و منافقانه اطراف ایشان جمع شده بودند.

۴. خود این غربت، این پرسش را در میان مردم به ‌وجود می ‌آورد که چرا امامی که به ظاهر مسند ولایت ‌عهدی را دارا بودند، خود را غریب می‌ خوانند؟ به دیگر سخن، غربت یعنی ابتلای امام(علیه السلام) به سیاست مزوّرانه ‌ی مأمون که با نقشه ‌ای حضرت(علیه السلام)را تحت ‌الحفظ از وطن خویش حرکت داد تا تمامی رفتارها، فعالیت‌ ها و اقدامات آن حضرت را کاملاً زیرنظر داشته باشد.

امام هشتم(ع) دارای صفات، ویژگی‌ها و القابی هستند که به آن مشهور بوده و شناخته می‌شوند. هر کدام از این ویژگی‌ها به بخشی از صفات و خصوصیات امام رضا(ع) اشاره دارد

امام هشتم(ع) دارای صفات، ویژگی‌ها و القابی هستند که به آن مشهور بوده و شناخته می‌شوند. هر کدام از این ویژگی‌ها به بخشی از صفات و خصوصیات امام رضا(ع) اشاره دارد علی ابن موسی الرضا(ع) القاب متفاوتی دارند که از بین آن‌ها هشت لقب از سندیت بیشتری برخوردار هستند
«رضا»
امام جواد(ع) در مورد این لقب امام هشتم(ع) فرمودند: «بدان جهت پدرم را رضا نامیدند که هم خداوند در آسمان‌ها و هم پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) قبل و بعد از او از ایشان راضی بودند از امام (ع) سوال شد که مگر بقیه ائمه(ع) این گونه نبودند که پیامبر(ص) و دیگر اهل بیت(ع) از آن‌ها راضی باشند؟ حضرت فرمودند: «علاوه بر اینکه خداوند، پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) از پدرم راضی بودند، دشمنانش نیز از او راضی بودند، برخلاف بقیه اهل بیت(ع) که دشمنانشان از آن‌ها راضی نبودند».
آیت‌الله عبدالله جوادی‌آملی در بخشی از سخنرانی در خصوص جایگاه و مقام رضای(ع) عالم آل محمد(ص) چنین فرمودند: «هیچ موجودی از هیچ موجود دیگری راضی نمی‌شود، مگر به وساطت مقام امام هشتم؛ هیچ انسانی به هیچ توفیقی دست نمی‌یابد و خوشحال نمی‌شود، مگر به وساطت مقام رضوان رضا(ع)؛ هیچ نفس مطمئنه‌ای به مقام راضی و مَرضی بار نمی‌یابد، مگر به وساطت مقام امام رضا(ع)، او نه چون به مقام رضا رسیده، به این لقب ملقّب شده است بلکه چون دیگران را به این مقام می‌رساند، ملقّب به رضا شد».

«زکّی»
«زکی»، انسان طاهر و پاکیزه در مسیر خیر و خوبی است یعنی کسی که پاک از فساد است و فسادی در او راه ندارد لذا چون امام رضا(ع) پاک، شریف و محترم بودند، به این لقب نامیده شدند
«زکّی» از ریشه زکاوت گرفته شده است. جمع کلمه زکی، ازکیاء است، بر اساس این لقب امام رضا (ع) پاک از همه آلودگی‌ها، گناهان و رذایل اخلاقی بوده و در واقع معصوم هستند به گونه‌ای که خطایی از او سر نمی‌زند و گناه و آلودگی در شخصیت، رفتار و گفتار او راه ندارد.

«عالم آل محمد(ص)»
عالم بودن ایشان بدان معناست که در عرصه‌های مختلف علمی و هدایتی ثامن‌الحجج(ع) اندیشمند و پرفسور جهان اسلام است، لقب عالم آل محمد(ص) و شهرت امام هشتم(ع) به برتری علمی به ویژه در دوران خود از آنجا نشأت می‌گیرد که مأمون عباسی که خود نیز دانشمند و از اهل علم بود و شخصیت دارای هوش و ذکاوت محسوب می‌شد، قصد داشت با برپا کردن جلسات مناظره نقطه ضعفی از امام به دست آورده و به ایشان از جهت منصب امامت توهین کند اما در نهایت این خلیفه عباسی و دیگران بودند که به علم حضرت رضا(ع) اعتراف کرده و او را به معنای واقعی شایسته لقب عالم آل محمد(ص) دانستند.
یک روایت آمده که امام کاظم(ع) به فرزندانش فرمودند: «این علی برادر شماست و او عالم آل محمد(ص) است پس هر چه سؤال دارید، از او بپرسید و هر چه را که برای شما می‌گوید آن را حفظ کنید، که شنیدم پدرم جعفر بن محمد(ع) چندین بار به من فرمود که این پسر عالم آل محمد(ص) است».

«سراج اللّه»
سراج به معنی چراغ بوده و این لقب به معنای چراغ هدایت است، یعنی امام(ع) چراغ خدا بوده و گمراهان را راهنمایی و سرگشتگان را به راه راست هدایت می‌کند.
هشتمین خورشید امامت از آن جهت سراج الله لقب گرفته که محبان و ارادتمندان حضرتش با سپردن دست خویش به ایشان به سر منزل مقصود می‌رسند.
پیامبر(ص) فقط راه و مسیر را نشان می‌دهد، اما امام معصوم(ع) باید دست مردم را بگیرد، در جاده زندگی ببرد و به مقصد برساند، از همین امام معصوم سراج و چراغ هدایت خداوند برای بندگان است.
بشر بدون چراغ هدایت راه نمی‌تواند به هدف برسد، برای آنکه ما در مسیر این چراغ‌های هدایت قرار گیریم رفتار و سیره حضرت رضا(ع) بهترین و مهم‌ترین برنامه است، چون امام وظیفه‌اش همین است که دست در دست ما را به مقصد برساند، پس اگر خود را به او بسپاریم با گام‌های محکم در سیر هدایت حرکت کرده‌ایم

«رئوف»
رئوف به معنای بسیار مهربان بوده و کسی که در مهربانی سرآمد است، دلسوز است، یعنی فرد دلسوز نمی‌تواند ببیند به کسی رنج و سختی برسد و از درد دیگران ناراحت می‌شود و حتی ممکن است ایثار کند و دیگری را بر خود ترجیح دهد که این‌ها همه در صفت رأفت نهفته است.
در مورد مهربانی و رأفت امام هشتم (ع) برخی عرفا می‌گویند، رأفت امام (ع) حسی است، یعنی وقتی انسان وارد حرم ایشان می‌شود، خودش این مهربانی و رأفت را حس می‌کند که چقدر مورد توجه حضرت قرار گرفته است.
امام(ع) رأفتی به گستردگی دایره محبان و ارادتمندانش دارد که هر کس در خانه‌اش بیاید دست خالی بر نمی‌گردد، دل‌ها متوجه ایشان شده وحوائج محبان برآورده می‌شود.

«صدیق»
کلمه صدیق به معنای کسی که همیشه صادق است و راست می‌گوید. و کسی که گفتارش را با کردار خویش تصدیق کرده است صدیق از دیگر صفات مهم امام رضا(ع) به شمار می‌رود، لقبی که شاید کمتر به گوش کسی خورده باشد اما این لقب از لحاظ سند اعتبار لازم را دارد؛ دلیل نامیدن لقب صدیق به امام هشتم(ع) این است که همان گونه که یوسف صدیق در کشور مصر با ولایت خودش کشوری را از قحطی نجات داد، امام رضا(ع) نیز در دوران خودشان این کشور آسیب زده اسلامی را در عرصه قحطی هدایتی واقعا نجات داده و از هدایت بهره‌مند کردند.
امام رضا(ع) توانستند با درایت و مدیریت در برابر ابرقدرتی مانند مأمون و برخی که بعد از شهادت امام کاظم(ع) واقفیه شدند شیعه را حفظ و مردم را هدایت کنند، از همین رو وجه تشابه یوسف نبی در عرصه اقتصادی و این یوسف یعنی ثامن‌الحجج(ع) در عرصه هدایتی و راهنمایی است.

مکیّده‌الملحدین:
امام رضا(علیه السلام) بر اشتباهات و خطاهای مخفی ملحدان خطّ بطلان می‌کشید و تصورات آن‌ها را رد می‌کرد و این از طریق مناظره‌هایی بود که در کاخ عباسیان برگزار می‌شد و در جریان آن مناظرات، حضرت اصول اسلامی و ارزش‌های آن را تثبیت می‌کرد. از این رو به ایشان لقب «مکیّده الملحدین» داده شد.

«غریب‌الغربا»
از امیرالمؤمنین امام علی(علیه السلام) روایت شده که می‌فرمایند: «به زودی مردی از فرزندان من در خراسان به‌وسیله‌ی زهر کشته خواهد شد. ألا فَمَن زارَهُ فِی غُربَتِهِ غَفَرَ اللهُ لَه ذُنُوبَه؛ آگاه باشید کسی که در غربتش او را زیارت کند، خداوند گناهان او را بیامرزد»
امام رضا(علیه السلام) خود می‌فرمایند: «یدفننی فی بلاد غربهٍ إلّا مَن زارَنی فی غُربتی، وَجَبَت لَهُ زیارَتی یومَ القیامهِ»: مرا در بلاد غربت به خاک می‌سپارند. همانا هرکس مرا در این غربت زیارت کند، قطعاً من او را در روز قیامت زیارت می‌کنم.
برای عبارت «غربت» می‌توان معانی زیر را در نظر گرفت:
۱) غریب کسی است که از وطن خود دور افتاده باشد. بنابراین این وصف شامل امام رضا(علیه السلام)نیز می‌شود که مجبور شدند شهر مدینه را به تنهایی ترک کنند.
۲) غریب به معنی فردی است که از خانواده و نزدیکترین خویشان خود دور است.
۳) با استناد به فرمایش حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) که «الغَریبُ من لیس لَهُ حَبیبٌ»، غریب کسی است که یار و دوست‌داری ندارد. امام رضا(علیه السلام) نیز سال‌های پایانی عمر با برکت خویش را در مرو در میان افرادی سپری کردند که هچ سنخیتی با ایشان نداشته و منافقانه اطراف ایشان جمع شده بودند.
4) خود این غربت، این پرسش را در میان مردم به‌وجود می‌آورد که چرا امامی که به ظاهر مسند ولایت‌عهدی را دارا بودند، خود را غریب می‌خوانند؟ به دیگر سخن، غربت یعنی ابتلای امام(علیه السلام) به سیاست مزوّرانه‌ی مأمون که با نقشه‌ای حضرت(علیه السلام)را تحت‌الحفظ از وطن خویش حرکت داد تا تمامی رفتارها، فعالیت‌ها و اقدامات آن حضرت را کاملاً زیرنظر داشته باشد

القاب معروف پیامبر اکرم (ص)

۱. لقب پیامبر اکرم (ص): احمد
لقب احمد در قرآن برای پیامبر اکرم (ص) ذکر شده است. همچنین در انجیل نیز این لقب آمده است: وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ یَأتی مِنْ بَعْدِی اسْمُهُ اَحْمَدُ. حضرت عیسی فرمود: بشارت می‌دهم به رسولی که بعد از من می‌آید و اسم او احمد است.

احمد به معنی ستایشگر است. به دلیل این که پیامبر مدام خداوند یکتا را ستایش می‌کرد یعنی حق حمد و حق شکر را به جای می‌آورد، به او لقب احمد داده اند.

۲. لقب حضرت رسول (ص): محمود
اسم پیامبر (ص) در قرآن محمد است، و او را محمود و محمد گفته‌اند؛ لقب محمود به این دلیل است که همه‌ی صفاتی که پیامبر داراست، قابل ستایش است.


قرآن در این باره می‌فرماید: اِنَّکَ لَعَلی خُلُقٍ عَظیمٍ. (به درستی که تو بر خویی عظیم هستی.) همانا تو دارای صفات کمالیه‌ای هستی، که همه بزرگ و در منتهای کمال است.

اِبْنِ عَرَبی می‌گوید: خداوند متعال هزار اسم دارد. پیامبر اکرم (ص) نیز هزار اسم دارد که بهترین اسماء او محمد و محمود و احمد است. محمد به کسی گفته می‌شود که دارای صفات و ویژگی‌های خوب و کامل باشد. قبل از رسول اکرم (ص) هیچکس محمد نام نداشت.

نام محمد از عالم ملکوت برای پیامبر اکرم (ص) انتخاب شد. انتخاب این نام برای پیامبر (ص) به این دلیل است که پیامبر صاحب صفات برتری است و همه‌ی فرشتگان و ملت‌ها و زمین و زمان او را حمد و ستایش می‌کرده و می‌کنند و همه بر او درود می‌فرستند.


۳. القاب حضرت محمد (ص): کریم
لقب کریم از قرآن برای پیامبر (ص) گرفته شده است. اِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ کَریمٍ. کرامت آن بزرگوار، زبانزد خاص و عام است. پیامبر اکرم (ص) در تمام سختی‌ها و ناملایمات تحمل و بخشندگی داشت.

حتی در روزی که با دوازده هزار لشکر مجهز وارد مکه شد و شنید که یکی از یارانش می‌گوید: «اَلْیَوْمَ یَوْمُ الْمَلْحَمَةِ» یعنی: این روز، روز جنگ است، امیرالمؤمنین را فرستاد که او را گوشزد کند و در میان مردم بگوید: اَلْیَوْمَ یَوْمُ الْمَرْحَمَةِ؛ یعنی این روز، روز رحمت، روز کرامت و روز عفو است.

۴. لقب پیامبر (ص): رحمت
یکی دیگر از القاب پیامبر اکرم (ص)، لقب رحمت است که در قرآن ذکر شده است. وَ مَا اَرْسَلْنَاکَ اِلاَّ رَحْمَةٌ لِلْعَالَمِینَ. پیامبر اکرم (ص) سرشار از رحمت و رأفت و مهربانی هستند. تا حدی که در قرآن کریم آمده: فَلَعَلَّکَ باَخِعٌ نَفْسَکَ عَلَی آثارِهِمْ اِنْ لَمْ یُؤْمِنُوا بِهّذا الْحَدِیثِ اَسَفاً. «گویا تو خویش را از غصه می‌خواهی بکشی از این که کفار ایمان نمی‌آورند، دریغ!»

همچنین در جای دیگر آمده که: لَقَدْ جَائَکُمْ رَسُولَ مِنْ انُفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَاعَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ بِاْلمُؤْمِنیِنَ رَئُوفٌ رَحِیمٌ. «رسولی از میان شما برای شما آمده است. گران است برای او سرکشی و لجاجت شما، مشتاق است بر شما که شاید بتواند شما را هدایت کند، و او نسبت به مؤمنان مهربان است.»
 

۵. القاب پیامبر اکرم (ص): امین
لقب دیگر پیامبر (ص)، امین است. این لقب قبل از بعثت رسول خدا (ص)، توسط اعراب به پیامبر داده شده بود. تاریخ نشان دهنده این است که پیامبر اکرم (ص) قبل از بعثت نیز دارای صفات و ویژگی‌های برتری بود. برخی از این صفات عبارتند از: صداقت، کمک به زیر دستان، مراعات آداب و رسوم نیکوی اجتماعی، نظافت و امانتداری.

این صفات برتر پیامبر (ص) تا حدی در میان اعراب مشهور بود که در روز اول دعوت آشکار به اسلام، وقتی پیامبر بزرگان قریش را جمع کرد و از آن‌ها پرسید من چگونه فردی در میان شما بوده ام؟ همه گفتند: تو را به صداقت و امانت می‌شناسیم.

۶. لقب‌های پیامبر اسلام (ص): عبدالله
یکی دیگر از لقب‌های پیامبر اکرم (ص) که در قرآن آمده، عبدالله است.

سُبْحَانَ الَّذِی اَسْری بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَام‌ِ اِلیَ الْمَسجِدِ الْأقْصیَ الَّذِی بَاَرکْتَا حَوْلَهُ مِنْ آیاتِنَا اِنَّهُّ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیُ. «پاک و منزه است کسی که برد بندۀ خود را در شبی از مسجد الحرام به مسجد اقصی که اطراف آن را مبارک نموده‌ایم، برای اینکه آیات خود را به او بنمایانیم. به درستی که او شنوا و بیناست.»

لقب عبدالله، یکی از بهترین القاب پیامبر (ص) است و به همین خاطر در تشهد مقدم بر رسالت ذکر شده است. بالاترین مرتبه عبودیت و بندگی، مقام لقاء الله است و در قرآن نیز این نکته مکررا ذکر شده است.

در این مرتبه، دل به جز خداوند متعال هیچ هم و غمی ندارد و تنها محبت خدا، دل انسان را پر کرده است. در این مقام تنها با یاد خداوند متعال دل انسان آرامش می‌گیرد و از اضطراب و دلهره دور می‌شود. پیامبر اسلام این مسیر را طی کرده بود و همیشه در حال عبادت بود. به همین خاطر لقب عبدالله را به او دادند.


۷. القاب رسول الله (ص): مصطفی
مصطفی به معنی برگزیده است. این لقب، افتخار بزرگی برای امت اسلامی است. خداوند متعال پیامبر را از میان کل عالم هستی برگزید. پیامبر اکرم (ص) سراسر فداکاری، رأفت و مهربانی بود. او در زندگی هیچ تشریفاتی نداشت. فرش خانه اش پوست گوسفند و غذای خانه نان جو و نمک بود.

پیامبر اکرم (ص) آنقدر مهربانی داشت که وقتی صدای گریه‌ی بچه‌ای را میشنید نماز خود را تمام می‌کرد و تا نیاز او را برطرف نمی‌کرد دست برنمیداشت. او از همه‌ی جوانب دارای صفات برگزیده بود. به همین خاطر خداوند او را از میان هزاران انسان برگزید.

قبل از بعثت پیامبر، کوه حرا جایگاه عبادت او بود، و مقام عبودیت او به اوج رسیده بود؛ قرآن درباره اش می‌فرماید:

فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اْللّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنْتَ فَظَّاً غَلِیظَ اْلقَلْبِ‌لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ. «به واسطۀ توفیق و رحمتی که از طرف خداوند شامل تو شده است، رقیق القلب هستی و با مردم با مدارا رفتار می‌کنی و اگر در گفتار خشن و دل سخت بودی، از اطراف تو متفرق می‌شدند.»

یعنی‌ای محمد! جنبۀ یلی الخلقی داری. از نظر گفتار، خوش گفتاری، از نظر رفتار، خوش رفتاری، به زبان و به عمل، مردم را متفرق نمی‌کنی، با زبانت و عملت مردم را جمع نموده‌ای. رقیق القلبی، سخت دل نیستی؛ و جداً کسی مثل پیامبر گرامی باید، هر دو جنبه را به نحو عالی دارا باشد.

۸. لقب‌های حضرت محمد (ص): ذاکر بودن
دو نوع ذکر داریم:

ذکر زبانی
ذکر قلبی
ذکر قلبی مهم است. در هیچ شرایطی نباید خداوند را فراموش کنیم. رسول خدا در هنگام مشاهده خطا‌های دیگران، با رفتار و منش خود اشتباه فرد را به او گوشزد می‌نمود و هیچگاه تذکر زبانی نمی‌داد.

۹. القاب پیامبر (ص): متوکل
پیامبر اکرم با این همه صفات خوبی که دارا بود، هیچگاه به خود اعتماد نداشت و همه‌ی امور را به خداوند متعال می‌سپرد؛ و از دعا‌های آن بزرگوار است: اَللَّهُمَّ لاَتَکِلْنیِ اِلی نَفْسیِ طَرْفَةَ عَیْنٍ اَبَداً؛ یعنی: «ای خدا مرا یک آن به خویش نسپار!» پیامبر متوکل بود یعنی تنها به خدا اعتماد داشت و به خود، دیگران و دنیا اعتماد نداشت.

۱۰. لقب حضرت محمد (ص): امتی
یکی از القاب پیامبر در قرآن، امتی یعنی درس نخوانده است. وَمَاکُنْتَ تَتْلُوا مِنْ کِتابٍ وَلاَتِخُطُّهُ بِیَمینِکَ اِذاً لّاَرْتَابَ الْمُبْطِلُونَ. «قبل از رسالت، نمی‌خواندی و نمی‌نوشتی ـ سواد الفبا نداشتی که اگر می‌توانستی بخوانی و بنویسی، ممکن بود شکی برای افراد مغرض پیش آید. ـ ولکن بعد از آنکه سواد نداشتی و چنین قرآنی آوردی، جای شک برای احدی باقی نمانده است.

القاب امام حسین (ع)

عطشان

از القاب سید الشهدا که تشنه از کربلا به شهادت رسید. این تعبیر در روایات، تواریخ و زیارتنامه‌ها درباره آن امام آمده است.

مظلوم

ستمدیده؛ از لقب‌های سید الشهد است که اغلب با نام او همراه است .(یا حسین مظلوم). در زیارتنامه ها و احادیث،‌ تکیه بر روی این لقب، ظالم بودن حکومت اموی و سپاهی که در کربلا آن حضرت را به شهادت رساند.

قتیل العبرات

کشته‌ی اشک ها؛شهیدی که هم نامش گریه آور است و هم اشک ریختن در سوگ او ثواب داردو موجب احیای عاشورا است.

سیّد الشهدا

به معنی سرور و سالار شهیدان . حماسه و ایثار ابا عبدلله چنان بود که او را بر همه‌ی شهیدان برتری و سروری داد و شهدای کربلا را نیز بر دیگرشهیدان فضیلت بخشید و این سیادت و برتری در عرصه‌ی‌قیامت هم مشهود خواهد بود .

ثارالله

یعنی خون خدا . شدت همبستگی و پیوند سید الشهدا با خدا به نحوی است که شهادتش همچون ریخته شدن خونی از قبیله‌ی خدا می ماند که جز با انتقام گیری‌و خونخواهی او‌لیاء خدا تقاص نخواهد شد.

قتیل الله

کشته شده ای از قبیله‌ی ‌خداوند که جز با انتقام گیری و خونخواهی اولیاء خدا تقاص نخواهد شد.

وترالله

دارای معنی ثارالله و قتیل الله است.

خامس اصحاب کسا

پنجمین نفر از اصحاب کسا . رسول خدا بنا به دستور خداوند ،فاطمه ،علی،حسن و حسین علیهم السلام را جمع کرد و همه را در زیر عبایی قرار داد و آن ها را اهل بیت خود خواند که پنجمین آنها حضرت سیدالشهدا علیه السلام است.

وارث

ارث برنده ؛ وراثت حسین بن علی(علیه السلام) از انبیاو اوصیا برای آن است که خط جهاد در راه و مبارزه با باطل و ستم و طاغوت ،سرلوحه‌ی دعوت همه‌ی انبیا بوده است‌و کربلا تجلی این خط ممتد درگیری حق و باطل است.

موضع سرّالله

یکی دیگر از لقب ها ی‌ ‌سید الشهدا (علیه السلام) که اشاره به این دارد که ایشان محل نگهداری راز های خداوند است.

لدلیل علی‌الله

حسین (علیه السلام) دلالت کننده بر وجود خداوند است .

مجاهد

یکی از لقب های سید الشهدا است که اشاره به کارزار کردن امام با کافران برای آزادی دارد.

شهید

شاهد، شهادت دهند، همچنین به معنی کشته شدن در راه خدا و دین است که یکی از لقب های سیدالشهداست.

رشید

خوش قد و قامت،رستگار ، دلیر و شجاع. یکی دیگر از لقب ها سید الشهدا است .

غریب الغرباء

تنها و بی یاور؛ چون امام حسین (علیه السلام) در کربلا بی یار و یاور بود و لشکر یزید او را بسیار آزار و اذیت کردند، ایشان به غریب الغربا ، یعنی غریب ترین غریبان ملقب شده اند .

شاهد

گواه ، حاضر، مرد خدای تعالی؛ اثریست که مشاهده در قلب ایجاد می کند و آن مطابق است با حقیقت آنچه در صورت مشهود بر قلب‌ ظاهر می شود. یکی دیگر از لقب ها سید الشهدا است.

حجت الله

حجت به معنای دلیل و برهان است و امام حسین (علیه السلام) برهان خداوند بر روی زمین است .

خازن الکتاب المسطور

خزانه دار قرآن، یکی دیگراز لقب ها سید الشهدا است.

سفیر الله

فرستاده‌ی خداوند . یکی دیگر از لقب ها سید الشهدا ست.

عابد

عبادت کننده و یکی دیگر از لقب ها سید الشهدا . از نمونه های بارز اهمیت ایشان به عبادت ،می توان به برپا داشتن نماز ظهر عاشورا توسط ایشان اشاره کرد.

سید شباب اهل جنه

سرور جوانان بهشت. امام حسین (علیه السلام) به همراه برادرشان ، این لقب را از حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) دریافت کردند .

سفینه النجات

امام حسین (علیه السلام) به عنوان کشتی نجات آدمیان معرفی شده است که هر کس به آن پناه بیاورد در امان است.

امام

به معنی پیشوا، شیعیان اثنی عشری به دوازده امام اعتقاد دارند که امام حسین (علیه السلام) سومین آن هاست.

مقتول

کشته شده؛ یکی دیگر از لقب ها سید الشهداست.

زکی

پاکیزه،پارسا، یکی دیگر از لقب های سیدالشهدا است.

عبدالله

بنده خاص خدا را گویند،‌ شهیدی که عبد خداوند و مطیع اوامر الهی بود.

وصی الله

قضاء ، مقامی است که در آن نمی‌نشیند،‌ مگر وحی،‌ یعنی امام یا کسی که امام او را معین کرده باشد، وحی‌الله به معنی تعیین شده از طرف خداوند است.

قتیل الکفره

شهید به دست کفر، در زمانی که کفر بر حق و عدل حکومت می‌کند

 و امام حسین (علیه السلام) خود را ملزم برقیام بر علیه کفر می‌داند.

ولی الله

است ولی به معنی قرار گرفتن چیزی در کنار چیز دیگر است، 

به نحوی که فاصله‌ای در کار نباشد؛ بعنی اگر دو چیز آن چنان به هم متصل باشند

 که هیچ چیز دیگر در میان آن‌ها نباشد،‌ ماده ولی استعمال می‌شد،

 این که در مورد قرب و نزدیکی به کار رفته است، ولی‌الله، به معنی قرب و نزدیکی معنوی به خداوند.

سبط پیامبر

سبط به معنی نواده است . از لقب های امام حسین (علیه السلام)

 ، سبط محمد النبی و سبط النبی است . امام حسین (علیه السلام)

 سبط اصغر پیامبر و امام مجتبی (علیه السلام) سبط اکبر نامیده می‌شوند.

آل الله

مقصود از آل الله و خاندان خدا، اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)اند.

 امام حسین (علیه السلام) خود و دودمان پیامبر را آل الله دانسته است،

 آن جا که می فرماید «نحنُ آل الله و و ‌َرثَه رسوله»

ابوالشهداء

پدر شهیدان، کنیه‌ای که بر شهیدان اطلاق می‌شود. از آن جا که امام حسین (علیه السلام)

 الهام بخش شهیدان راه حق بود و کربلا یش دانشگاه شهادت محسوب می‌شد.و می‌شود، به آن حضرت این عنوان را داده‌اند.

ابوالاحرار

حسین (علیه السلام) هم چنین لقب ابوالمجاهدین را دارد از آن جا که حسین (علیه السلام) الهام بخش احرار و آزادگان است و کربلایش محل رجوع آزادگان و شیفتگان طریق هدایت است.

ابوالمجاهدین

حسین (علیه السلام) هم چنین لقب ابوالمجاهدین را دارد از آن جا که حسین (علیه السلام) الهام بخش مجاهدین و شهدا است و کربلایش محل رجوع مجاهدین و شیفتگان طریق هدایت است.

خامس آل عبا

از لقب‌های سید الشهدا است که پنجمین نفر از «اصحاب کسا» است.

خون خدا

لقب سید الشهدا (علیه السلام) است و به معنی ثارالله می ‌باشد.

سلطان کربلا

از القاب سید الشهدا است به معنی بزرگ شهید کربلا

وترالموتور

یکی از القاب سیدالشهداء (علیه السلام) تنهایی اوست .

سریع العبره

یکی از القاب امام حسین (علیه السلام) به معنی این است که یادش به سرعت اشک‌ها را جاری می‌سازد.

قتیل اشقیاء

یکی از القاب حسین بن (علیه السلام) است. او که از خاندان خداوندی برابر دست شقی ترین مردمان به شهادت رسید و این لقب را گرفته است.

فهرستی از کنیه‌ها و لقب‌های امام علی (ع)

 ابوالائمّة،خلیل النّبوّة،المخصوص بالاخوّة،یعسوب الایمان،یعسوب الدّین،میزان الاعمال،سیف ذی الجلال،صالح المومنین،وارث علم النّبیّین، الحاکم فی یوم الدّین،شجرة التّقوی،حجّة الله البالغة،نعمة الله السّابغة،الصّراط الواضح،الامام الناصح،الوصیّ،البرّ،التّقیّ،النّبا العظیم،الصّدّیق الرّشید،الزّکیّ، نور الله التّامّ، سیّد الوصیّین، کلمة الرّحمن،الباقر علوم الادیان،الّالی سور القرآن، الثّاقب لحجاب الشّیطان، الجامع لاحکام القرآن، الذاکر ربه  فی السر و الاعلان، الرّبیع الباکر، اللازم لاوامر الرّحمن،امام الاتقیاء،سیّد النّجبآئ،هادی الاولیاء، قبلة الرّحمآء،امیر الامراء،قدوة الاصفیآء،افصح کلّ ذی شفتین، مفقه الفقهآئ ،اقضی ذوی القضآئ،ابصر ذی عینین،اسمع ذی اذنین،ولیّ الله،الشّهید، ابوالشّهدآء،زوج فاطمة الزّهرآء3،معزّ الاولیآء،مذلّ الاعدآء،العروة الوثقی، مفتاح الهدی، الحجّة العظمی، الاحسان، الآیة،القصر المشید، القاضی، امیر النّحل، الامام الاوّل، نور الله الجلیل، هارون، الزّیتون، کشّاف الکرب، الهاشمیّ الامّ و الاب، مفتوح الباب الی المحراب عند سدّ ابواب سآئر الاصحاب، السّابق بالخیرات، القبلة للسّادات، عین الحیاةف العالم الزّاهدف الحسنة،الحمید، الحقّ، خیر البشر، المحمود،الذّکر، الذّاکر، ذوالقربی،ذوالمحن، الامام الطّاهر، الصّدّیق الاکبر، الشّفیع فی المحشر، بدر الاکبر، ساقی و مراد الکوثریوم الحشر و من اعطی رسول الله 6بنسله الکوثر،صاحب ذی الفقار،الکرّار غیر الفرّار، ابن عمّ النّبیّ المختار،ثمرة بیعة الشّجرة،السّفینة، السّابق،کلیم الشّمس،الثّانی من الخمس،المعصوم، الحنیف، الدّلیل،المیزان بالقسط، السّیّد الاورع، ابو شبیر و شبّر المسمّی بالحیدر و ما ادراک ما حیدر، صاحب برآئة و غدیر خمّ و رایة الخیبر، النّجم الّلآئح، خیر البریّة.