در اناجیل همنوا، «ملکوت الهی» (یا ملکوت آسمان در انجیل متی) قسمت اعظم تعالیم عیسی که معمولاً به شکل مَثَل هستند،[۱۵۲] را تشکیل دادهاست. در مرقس باب ۱، رسیدن این ملکوت «قریبالوقوع» و در لوقا باب ۱۷، در زمان با تبلیغ عیسی «در بین شما» توصیف شدهاست. او وعده ورود به ملکوت الهی به آن کسانی که پیامش را پذیرفتهاند، میدهد. عیسی از «پسر انسان»، شخصیتی آخرالزمانی که برای یک جا گردآوردن انتخاب شدگان خواهد آمد، سخن میگوید
در مرقس، زمانی که یحیی عیسی را تعمید میدهد و او از آب خارج میشود، روحالقدس را میبیند که به شکل کبوتری به سویش میآید و صدایی از آسمان میشنود که او را «پسر خدا» خطاب میکند. این یکی از دو اتفاق در اناجیل است که در آن صدایی از آسمان عیسی را «پسر» صدا میکند؛ دیگری در جریان تجلی است
اناجیل همنوا بر ابعاد مختلف شخصیت عیسی پرداختهاند. در مرقس، عیسی پسر خداست که معجزاتش حضور ملکوت الهی را نشان میدهند.[۶۲] او، به عنوان خادم خدا و انسانها، یک معجزهگر خستگیناپذیر است.[۸۷] این انجیل کوتاه مشتمل بر تعداد کمی از سخنان و تعالیم عیسی است
لوقا عیسی را چنان مینمایاند که یک ناجی انسانی-الهی است و با نیازمندان همدلی میکند.[۹۱] او دوست گناهکاران و به دنبال نجات گمراهان است
عیسی با بزرگان یهود در زمانهایی چون وقتی که آنها صداقت مأموریت او را زیر سؤال میبرند یا عیسی آنها را ریاکار خطاب میکند، به مشکل برمیخورد
بسیاری از پژوهشگران مدرن توافق دارند که پدر عیسی، یوسف نجار، قبل از اینکه او تبلیغ خود را آغاز کند، مرد. انجیلها اصلاً به یوسف در زمان تبلیغ عیسی اشاره نمیکنند. مرگ یوسف میتواند دربارهٔ خطابشدن عیسی با لفظ «عیسی پسر مریم» در مرقس ۶:۳ شفافسازی کند، چرا که پسرها را معمولاً با نام پدرشان خطاب میکردند
محققان مدرن اتفاق نظر دارند که عیسی در جلیل و یهودیه زندگی کرد و برای تبلیغ یا تحقیق راهی جای دیگری نشد.[۳۰۰] آنها معتقدند که عیسی با بزرگان یهودی دربارهٔ موضوع خدا بحث کرد، عدهای را مداوا کرد، آموزههای خود را در قالب مثلها عرضه کرد و پیروانی برای خود دست و پا کرد.[۲۵۸] منتقدان یهودی عیسی معتقد بودند تبلیغ عیسی یک رسوایی است زیرا او با گناهکاران همغذا میشد، با زنان صمیمی میشد و به پیروانش اجازه میداد در روز شبات کار کنند.[۶۱] بنا به سندرز، پذیرفتنی نیست که اختلاف نظر بر سر تفسیر شبات و قانون موسی باعث شود مقامات یهودی خواستار مرگ عیسی شوند
بنا به گفته تیسن و مرتس، برای رهبران کاریزماتیک چون عیسی، معمول است که با خانوادههایشان به مشکل بخورند.[۲۸۰] در انجیل مرقس، خانواده عیسی دچار این بیم میشوند که او دیوانه است. این قسمت را یک اتفاق تاریخی میدانند، زیرا بعید است که توسط مسیحیان اولیه ساخته شده باشد.[۲۸۱] پس از مرگ عیسی، بسیاری از اعضای خانوادهاش به جنبش مسیحی پیوستند
انجیل متی و انجیل لوقا دو روایت متفاوت از اجداد عیسی ارائه کردهاند. متی، نسل عیسی را از طریق داوود به ابراهیم میرساند[۱۰۰][۱۰۱] و مطابق لوقا، نسل عیسی به آدم و از طریق او به خدا میرسد.
اناجیل متذکر شدهاند که عیسی توانایی خواندن، تفسیر و بحث دربارهٔ متون مقدس مذهبی را داشتهاست، اما این لزوماً به معنای طی کردن آموزش رایجی که کاتبان در آن عصر پشت سر میگذاشتند، توسط عیسی نیست
پس از تقدیم عیسی، مطابق قوانین یهودی، در معبد، مردی به نام شمعون مریم را خطاب قرار میدهد و میگوید که عیسی «نشانهای است که در رد کردن او افکار پنهانی عدهٔ کثیری نمایان خواهد شد و در دل تو نیز خنجری فرو خواهد رفت.» سالها بعد، زمانی که عیسی در سفر به اورشلیم برای عید پسح گم میشود، والدینش او را در حالی در یک معبد پیدا میکنند که در میان معلمان نشسته بود، به آنان گوش میداد
مطابق اناجیل همنوا تبلیغ عمومی عیسی در دو منطقه متفاوت اتفاق میافتد. او ابتدا در جلیل به تبلیغ میپردازد و به نتیجه میرسد. سپس به اورشلیم سفر میکند و پس از تبلیغ در آنجا، او را رد میکنند و سپس میکشند.[۱۳۴] عیسی پیام و آموزههای خود را به صورت کلامی ابلاغ میکند[۱۳۵] و معمولاً «ربی» خطاب میشود.[۱۳۴] او کسانی که متوجه مسیح بودنش میشوند را از صحبت دربارهٔ این موضوع منع میکند.[۱۳۶] در یوحنا، بیشتر تبلیغ در داخل و اطراف اورشلیم اتفاق میافتد. هویت الهی او به صورت عمومی اعلام و به سرعت شناخته میشود
حدوداً ۳۰ مَثَل یک سوم آموزههای ثبت شده عیسی را شکل میدهند.[۱۵۴][۱۵۶] مثلها را در خلال موعظهها و دیگر اتفاقات روایت کردهاند.[۱۵۷] در آنها نمادپردازی به کار رفتهاست و معمولاً جهان مادی را به جهان معنوی ربط میدهند.[۱۵۸][۱۵۹] مضامین رایج در آن داستانها شامل مهربانی و سخاوت خدا و خطرات گناهان است.[۱۶۰] برخی از مثلهای عیسی مانند پسر ولخرج (در انجیل لوقا باب ۱۵) ساده هستند و برخی دیگر چون روییدن دانه (مرقس باب ۴) پیچیده و عمیقند.[۱۶۱] زمانی که پیروان عیسی از وی پرسیدند چرا در قالب مثلها با مردم سخن میگوید، جواب داد «توانایی درک اسرار ملکوت آسمان به شما عطا شده، امّا به آنها داده نشدهاست چون به شخصی که دارد بیشتر داده خواهد شد تا به اندازهٔ کافی و به وفور داشته باشد، و از آن شخصی که ندارد، حتّی آنچه که دارد هم ستانده میشود. نتیجتاً، من برای آنان در قالب مثلها صحبت میکنم، چون آنان نظاره میکنند ولی نمیبینند و گوش میدهند ولی نمیشنوند و نمیفهمند
در انجیل یوحنا، معجزات عیسی «آیت» توصیف شدهاند که عیسی آنها را به نمایش گذاشت تا مأموریت و الوهیت خود را ثابت کند؛[۱۷۰][۱۷۱] اما در اناجیل همنوا، زمانی که علمای دین و فریسیان از او «آیتی» خواستند تا ادعای خود را به اثبات برساند، درخواستشان را رد کرد[۱۷۰] و جواب داد: «نسل شرارتپیشه و زناکار آیتی میخواهند! امّا آیتی به آنها داده نخواهد شد، به غیر از آیت یونس نبی. چون نظیر که یونس سه روز و سه شب در شکم ماهیِ بزرگی بود، پسر انسان نیز سه روز و سه شب در دل زمین خواهد بود.» در اناجیل همنوا مردم معمولاً با وحشت به معجزات عیسی واکنش نشان میدهند و از او میخواهند بیمارانشان را شفا دهد، اما در انجیل یوحنا واکنش جمعیت همراه با اعتماد و ایمان است.[۱۷۲] یکی از مشخصههای تمام معجزات عیسی این است که او آنها را آزادانه انجام میدهد و هرگز در ازای آنها پولی درخواست نمیکند یا پولی که به او پیشنهاد میدهند را نمیپذیرد.[۱۷۳] توصیف معجزات عیسی در انجیلها در اغلب موارد با توضیح تعالیم عیسی همراه است و معجزات خود شامل عناصری از آن تعالیم هستند.[۱۷۴][۱۷۵] بسیاری از معجزهها اهمیت ایمان را میآموزند؛ مثلاً در شفای ده جذامی یا زنده کردن دختر یایروس، عیسی به آنها میگوید این معجزات به دلیل ایمانشان بودهاست
در میانههای هر سه انجیل همنوا دو اتفاق مهم روایت میشود: اعترافات پطرس و تجلی عیسی.[۱۴۳][۱۷۸][۱۲۸][۱۲۹] این درحالی است که انجیل یوحنا به این اتفاقات اشاره نکردهاست.[۱۷۹] پطرس در اعترافات خود خطاب به عیسی میگوید: «تو مسیح هستی، پسر خدای زنده!»[۱۸۰][۱۸۱][۱۸۲] عیسی به پطرس تبریک میگوید که «پدر من که در آسمان است، این حقیقت را بر تو آشکار کرد.»[۱۸۳][۱۸۴] پس از اعترافات پطرس، عیسی به شاگردانش از مرگ قریبالوقوع خود و برخاستنش از مرگ میگوید
در تجلی عیسی، او پطرس را به همراه دو حواری دیگر با خود به بالای کوهی میبرد[۱۲۸][۱۲۹][۱۴۳] و آنجا در حضور آنها، ظاهر عیسی دگرگون میشود: «چهرهاش نظیر خورشید درخشان بود و لباسش مانند نور، سفید شده بود. در این زمان، موسی و ایلیا در برابر چشمانشان ظاهر شدند و با عیسی مکالمه کردند.»[۱۸۸] سپس ابری درخشان ظاهر میشود و ندایی از آن میآید: «این است پسر من، محبوبم، که از او خشنود هستم؛ به او گوش فرا دهید.