✼  ҉ حسام الـבین شـ؋ـیعیان ҉  ✼

✐✎✐ وبلاگ رسمے و شخصے حسام الـבین شـ؋ـیعیان ✐✎✐

✼  ҉ حسام الـבین شـ؋ـیعیان ҉  ✼

✐✎✐ وبلاگ رسمے و شخصے حسام الـבین شـ؋ـیعیان ✐✎✐

Jesus Christ

هر چهار انجیل متعارف مصلوب شدن عیسی را روایت کرده‌اند. بعد از محاکمه‌ها، عیسی را درحالی‌که صلیب خود را حمل می‌کرد به گلگتا بردند؛ مسیری که طی کردند را به صورت سنتی راه اندوه می‌نامند. بنا به سه انجیل هم‌نوا، رومیان شخصی به نام شمعون قیروانی را مجبور کردند در حمل صلیب عیسی را یاری کند.[۲۳۲][۲۳۳] در لوقا، عیسی به زنانی که به دنبالش می‌آمدند و گریه می‌کردند می‌گوید «برای من گریه نکنید، بلکه به خاطر خود و فرزندانتان اشک بریزید.»[۲۳۴] در گلگتا، به او شرابی مخلوط با مر مکی یا حنظل دادند تا درد را احساس نکند، اما بنا به متی و مرقس، این پیشنهاد را رد کرد.

سربازان رومی به جهت آن‌که مرگ را تسریع کنند، پاهای آن دو دزد را شکستند اما با عیسی چنین نکردند، چون زمانی که به او رسیدند، دیدند مرده‌است. در یوحنا، یکی از سربازان نیزه‌ای به پهلوی عیسی فرومی‌کند که از آن خون و آب فواره می‌زند.[۲۳۷] در روایات هم‌نوا زمانی که عیسی می‌میرد، پرده معبد به دو نیم پاره می‌شود. در متی، زلزله‌ای باعث گشوده شدن قبرها می‌شود. در مرقس و متی، فرمانده سربازان رومی که از این اتفاقات وحشت‌زده شده بود، می‌گوید: «به راستی او پسر خدا بود.

روایت هفته آخر زندگی عیسی (که هفته مقدس نامیده می‌شود) یک سوم مطالب اناجیل متعارف را به خود اختصاص داده‌است. این بخش با «بازگشت پیروزمندانه به اورشلیم» آغاز می‌شود و انتهای آن مصلوب‌شدن عیسی است


در روایات هم‌نوا، هفته آخر در اورشلیم پایانی است بر سفر از پیریه به یهودیه که عیسی آن را در جلیل آغاز کرد.[۱۴۶] عیسی سوار بر خری وارد اورشلیم می‌شود 


که در آن پادشاه متواضع یهودیان سوار بر خر وارد اورشلیم می‌شود. چون به اورشلیم نزدیک می‌شود، مردم در راهش پارچه پهن می‌کنند، برگ‌های نخل قرار می‌دهند و بخش‌هایی از مزامیر را می‌خوانند.


مطابق یکی از سنت‌های عید پسح در آن دوره، پیلاطس قرار بود با خواست مردم یکی از زندانیان را آزاد کند. او از جمعیت می‌خواهد که یکی از بین عیسی و قاتلی به نام باراباس را انتخاب کنند.[۲۲۷] مردم تحت تأثیر ریش‌سفیدان، درخواست می‌کنند که باراباس آزاد و عیسی مصلوب شود.[۲۲۸] پیلاطس تقصیرنامه‌ای به زبان‌های عبری، لاتین و یونانی می‌نویسد که بر روی آن نوشته شده بود: «عیسی ناصری، پادشاه یهود» و قرار بود بر صلیب عیسی نصب شود.[۲۲۹] آنگاه عیسی را به سربازان می‌دهد تا او را مصلوب کنند. آن‌ها تاجی از خار بر سر او می‌گذارند و به تمسخر «پادشاه یهود» می‌خوانندش و قبل از اینکه عیسی را برای مصلوب شدن به گلگتا ببرند، او را می‌زنند


روش سیاسی حکومت در نگاه علی(ع)عکاس-حسام الدین شفیعیان


مسیح

هزار سال پیش از آنکه عیسی به این زمین بیاید، داود پادشاه نیز آمدن مسیح موعود برای گرد هم آوردن قوم خدا را پیشگویی نمود. « خدای ما میآید، امّا نه در سکوت، بلکه با آتش سوزنده که در پیشاپیش اوست و توفان سهمگین که در اطراف اوست. آسمانها و زمین را به گواهی میطلبد تا بر قوم خود داوری کند. او میفرماید: جمع شوید ای مؤمنانی که با قربانیهای خود با من پیمان بستید » (مزامیر باب ۵۰ آیات ۳ تا ۵).

مسیح از ازل وجود داشته‌، و همه چیز به‌وسیلۀ او هستی یافته‌، این سؤال پیش می‌آید که آیا واقعاً لازم بود که پسر خدا جلال آسمان را ترک کند، لباس بشری بپوشد و به‌صورت یک انسان ظاهر شود؟

یوحنای رسول به این سؤال جواب می‌دهد. او در اولین رسالۀ خود پنج دلیل می‌آورد تا نشان دهد که چرا مسیح به‌صورت انسان ظاهر شد. البته قبل از هر چیز، در این رساله مشاهده می‌کنیم که یوحنا می‌خواهد روی این موضوع تأکید نماید که مسیح واقعاً به‌صورت جسم ظاهر شد. در آن زمان اشخاصی بودند که این حقیقت را رد می‌کردند و می‌گفتند که مسیح فقط با روح آشکار شد و نه با جسم‌. بنابراین‌، یوحنا در فصل چهارم‌، آیات ۱ تا ۳ به این موضوع اشاره می‌کند. نباید فراموش کنیم که مسیحیت مبتنی بر حقایق تاریخی است و اگر کسی می‌توانست خلاف این را ثابت کند، مسیحیت از بین می‌رفت‌. به همین دلیل‌، همۀ رسولان به این موضوع بسیار اهمیت می‌دهند.

برای نمونه پطرس می‌نویسد: «وقتی ما دربارۀ قدرت خداوند ما عیسی مسیح و آمدن او سخن گفتیم‌، به افسانه‌هایی که با مهارت ساخته شده‌اند متوسل نشدیم‌، زیرا ما با چشمان خود بزرگی ملکوت او را دیده‌ایم‌» (دوم پطرس ۱:‏۱۶). یوحنا نیز این حقیقت را تأئید می‌کند و در قسمت اول رساله‌اش می‌فرماید که ما او را شنیدیم و دیدیم و لمس کردیم‌. بله‌، همان کلمه که خود خدا بود، واقعاً شکل انسان به خود گرفت و در میان ما ساکن گردید (یوحنا ۱:‏۱ و ۱۴)

اصطلاح "نجات‌دهندۀ عالم‌" تأئید می‌کند که پیغام مسیح مخصوص همه‌، در هر زمان می‌باشد. به همین جهت‌، از ابتدای زندگی مسیح بر روی زمین‌، برای بسیاری آشکار شده بود که او باید "نجات‌دهندۀ جهان‌" باشد. بارها به‌خصوص در قسمت اول انجیل لوقا، به این اصطلاح برخورد می‌کنیم‌. مثلاً مریم می‌گوید: «روح من در نجات‌دهندۀ من‌، خدا، شادی می‌کند» (۱:‏۴۶)، زکریا می‌گوید: «از خاندان بندۀ خود داود، رهانندۀ نیرومندی برافراشته است (۱:‏۶۹)

بدن جدید مسیح برای مریم بازشناختنی نبود، زیرا در عین مشابهت آن با بدن قبلی، بدنی متعلق به آینده بود. بنابراین، در عین آنکه از مادۀ بدن قبلی بی‌‌بهره نبود و دست‌‌های مسیح و پهلوی او همچنان سوراخ بود، این جسم جدید از محدودیت‌‌های ماده رسته بود؛ جسمی بود جلال‌‌یافته، جسمی روحانی. ولی اینجا روحانی را نباید به معنای غیرمادّی تعبیر کرد، بلکه بدنی که از روح -‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏ یعنی روح‌‌القدس -‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏ حیات یافته و از قیود آفرینش قبلی رسته است. و این همان بدنی است که به مؤمنین وعده داده شده. هرگاه از بدنِ رستاخیز، یا بدنِ مُتبَدِل سخن می‌‌گوئیم، منظور همین بدن است.
حال به پرسش قبلی خود باز می‌‌گردیم. آیا رستاخیز مسیح به معنای بازگشت او به زندگی پیشین است؟ هم بله، و هم نه. بله از این نظر که به هر حال، مسیح در عالم مرگ نماند و از مرگ به زندگی عبور کرد. و نه، از این جهت که او نه به زندگی پیشین، بلکه به زندگی جدیدی در عصر جدید خدا عبور کرد که برای ما به معنایی حکم «آینده» را دارد. به این ترتیب، مسیحِ قیام‌‌کرده به زندگی گذشته بازنگشت، بلکه از آیندۀ خدا آمد تا زندگی ما را در پرتو آن آیندۀ باشکوه تحت تأثیر قرار دهد و دگرگون سازد
پولس رسول در رسالۀ اول قرنتیان باب ۱۵ بلافاصله پس از آنکه از رستاخیز مسیح سخن می‌‌گوید آن را «نوبر» و نمونه‌‌ای از بدنِ آیندۀ مؤمنین می‌‌خواند. همان‌‌گونه که در مقدمه نیز ذکر کردیم، زندگی کلیسا به آنچه بر عیسی گذشت و به دست او تحقق یافت، گره خورده است. هم از این روست که کلیسا شریک در زندگی مسیح و رستاخیز اوست.

عیسی ناصری-عیسی مسیح-ישוע-הושע

رستاخیز مردگان در بدن نوبر یعنی بدن مسیح رستاخیزی کوچکتر از رستاخیز بزرگ را نشان خواهد داد.و مردگان ابتدا در بدن مسیح برخواهند خواست.

و آسمان و زمین را  برای شهادت دادن به او  و حقانیتش خواهد طلبید

25. یک شیر - نمادی از هوشیاری و رستاخیز ، و یکی از نمادهای مسیح است. او همچنین نمادی از مارک انجیلی است و با قدرت و کرامت سلطنتی مسیح همراه است.

27. فرشته نماد طبیعت انسانی مسیح ، تجسم زمینی او است. همچنین نمادی از انجیل متی است.

کشتی: یک نماد مسیحی باستان است که نماد کلیسا و هر فرد معتقد است. صلیب های هلال ، که در بسیاری از کلیساها دیده می شود ، دقیقاً چنین کشتی ای را نشان می دهد ، جایی که صلیب یک بادبان است.

قلب مقدس نمادی از قلب فیزیکی مسیح و عشق الهی او به تمام بشریت است.

زخمها و تاج خارها نماد مصلوب شدن مسیح و فداکاری او برای نجات بشریت است

و شعله اطراف آن به معنای شعله تحول آفرین عشق است. پرستش قلب مقدس در کلیسای کاتولیک روم وجود دارد.

IHS مخفف عبارت لاتین Iesus Hominum Salvator (عیسی - ناجی بشریت) است.

خروس-نماد رستاخیز عمومی که در دومین آمدن مسیح حکم آخر دیدار کنند و زندگی جدیدی را به ارث ببرند.

نمادهای اولیه مسیحی دیگری نیز وجود دارد که در این مجموعه گنجانده نشده است: صلیب ، کبوتر ، طاووس ، کاسه و سبدهای نان ، شیر ، چوپان ، شاخه زیتون ، خورشید ، چوپان خوب ، آلفا و امگا ، گوش نان ، کشتی ، خانه یا دیوار آجری ، یک منبع آب است.

دو نوع اصلی از معجزات عیسی در کتاب مقدس وجود دارد. آن‌هایی که به مردم مربوط هستند و آن‌هایی که مربوط به طبیعت می‌باشند.

مسیح

عیسی (عبری: ישוע،[الف] یونانی باستان: Ἰησοῦς؛[ب] حدود ۴ قبل از میلاد – ۳۰ / ۳۳ میلادی) که به عیسی مسیح و عیسی ناصری نیز معروف است، واعظ یهودی و رهبر دینی  و معجزه گر خستگی ناپذیر در قرن اول میلادی بود. او شخصیت مرکزی مسیحیت، بزرگ‌ترین دین جهان، است. 

در کتاب مقدس آمده است: "روح خدا سطح آب ها را فرو گرفت". همچنین روح القدس، خالق حیات هم هست. زمانی که خدا آدم را آفرید روح القدس بود که در او نفس حیات را دمید

در ازل کلمه بود. کلمه با خدا بود و کلمه خود خدا بود،

از ازل کلمه با خدا بود. همه چیز به وسیلهٔ او هستی یافت و بدون او چیزی آفریده نشد. حیات از او به وجود آمد و آن حیات نور آدمیان بود. نور در تاریکی می‌تابد و تاریکی هرگز بر آن چیره نشده‌است.

تلفیقی از عیسی مسیح و روح القدس از ازل/ پدر پسر روح القدس/

پسر انسان کیست؟در نسخ به جا مانده از مسیحیان اولیه، این عنوان  تقریبا در همه نوشته ها به عیسی نسبت داده شده است

 یکی از دلایل صاحب نظران این است که قصد  عیسی از استفاده عنوان پسر انسان، حفظ راز مسیحا بودن خود بوده است