✼  ҉ حسام الـבین شـ؋ـیعیان ҉  ✼

✐✎✐ وبلاگ رسمے و شخصے حسام الـבین شـ؋ـیعیان ✐✎✐

✼  ҉ حسام الـבین شـ؋ـیعیان ҉  ✼

✐✎✐ وبلاگ رسمے و شخصے حسام الـבین شـ؋ـیعیان ✐✎✐

Jesus Christ-عیسی مسیح

  1. آیات فراوانی وجود داشته که حاکی از این حقیقتند. برای نمونه، عیسی در انجیل یوحنا ۸:‏۵۸ می‌فرماید: « . . . پیش از آنکه ابراهیم باشد، من هستم.» باید توجه داشت که پیش از ابراهیم، ذات انسانی مسیح وجود نداشته، بلکه این ذات الهی او بود که پیش از ابراهیم، و از ازل وجود داشته است. ولی‌از آنجا که مسیح یک نفر است، می‌توانست بگوید که پیش از اینکه ابراهیم باشد، او بوده است.
  2. نمونه‌ای دیگر، مرگ مسیح است. خدا نمی‌تواند بمیرد. وقتی از مرگ مسیح سخن می‌گوییم، هرگز نباید آن را مرگ خدا نام ببریم. انسانها می‌میرند؛ و ذات انسانی عیسی هم مرد. بنابراین، هرچند ذات الهی عیسی نمرد، اما به سبب اتحاد دو ذات در شخص مسیح، باز هم می‌توانیم بگوییم که شخص مسیح، مرگ را تجربه کرد؛ چرا که در شخص مسیح، دو ذات متحد بودند. از این‌رو، گُرودِم می‌گوید: «ذات الهی عیسی، به خاطر اتحاد با ذات انسانی‌اش، به گونه‌ای حس مردن را تجربه نمود. شخص مسیح مرگ را تجربه کرد
  3. آیا تا به حال به این فکر کرده‌اید که عیسی با وجود اینکه دانای مطلق بود (یوحنا ۲۱:‏۱۷)، چطور می‌توانست بگوید که از روز و ساعت بازگشتش بی‌خبر است (متی ۲۴:‏۳۶)؟ اگر عیسی خداست، چرا از روز بازگشتِ خود اطلاع نداشت؟ اگر درک کنیم که مسیح یک شخص با دو ذات است، این سوال برطرف خواهد شد. پاسخ این است که عیسی در ذات انسانی‌اش، از همه‌چیز خبر نداشت. از این‌رو، در ذات انسانی‌اش، واقعاً از روز و ساعت بازگشت خود اطلاعی نداشت؛ اما‌در ذات الهی‌اش، بر همه‌چیز واقف بود؛ و در آن ذات الهی، می‌دانست که چه موقع بازخواهد گشت.

Jesus Christ

  1. واقعیتی که عیسی واقعاً و کاملاً انسان بود، با این حقیقت روشن می‌شود که او مانند انسانها، پیکر جسمانی داشت (لوقا ۲۴:‏۳۹)، مانند انسانها فکر و ذهن داشت (لوقا ۲:‏۵۲)؛ و مانند انسانها جان و روان داشت (متی ۲۶:‏۳۸). انسان بودنِ عیسی به این معنا نبود که او فقط شبیه به انسانها باشد؛ یا فقط جنبه‌هایی از آنچه را که برای انسان بودن لازم و حیاتی است، دارا باشد، بلکه او از هر نظر، کاملاً انسان بود.
  2. اینکه مسیح پس از صعودش به آسمان نیز در پیکر انسانی باقی ماند، با این واقعیت تأیید می‌گردد که وقتی‌ دوباره بازگردد، در جسم انسانی می‌آید. او به شکل فیزیکی‌بازمی‌گردد. رسالۀ فیلیپیان ۳:‏۲۱
  3. ذات انسانی‌مسیح بالا برده شد؛ و در ذات الهی جذب گردید عیسی ترکیبی از ویژگیهای الهی و انسانی بود؛ و این دو ذات، کمی تغییر یافته بودند تا ذات جدیدی را تشکیل دهند.ولی‌اگر مسیح دو ذات دارد، آیا این بدین معناست که او دو نفر است؟ خیر؛ این‌طور نیست. مسیح یک نفر است؛ و تنها یک مسیح وجود دارد. کلیسا در طی تاریخ، این حقیقت را بدین‌گونه بیان کرده است: مسیح دو ذات است که تا ابد، در یک شخص متحد هستند.کتاب‌مقدس در مقابل، به روشنی تعلیم می‌دهد که هرچند عیسی دارای دو ذات است، اما یک نفر است. به بیانی دیگر، منظور این است که دو عیسی مسیح وجود ندارد. با وجود این حقیقت که او ذاتی دوگانه دارد، ولی دو مسیح نیست، بلکه یک شخص است. اگرچه این دو ذات، مجزا باقی می‌مانند، اما به گونه‌ای متحد هستند که مسیح یک شخص می‌باشد.همان‌گونه که پیش از این مشاهده نمودیم، این واقعیت که مسیح دارای دو ذات است، به این معنا می‌باشد که چیزهایی که در مورد ذات بشری او صادق است، در مورد ذات الهی‌اش صدق نمی‌کند. به همین نسبت، چیزهای که در خصوص ذات الهی‌اش صادق بوده، در مورد ذات انسانی‌اش صدق نمی‌کند. برای نمونه، ذات انسانیِ مسیح گرسنه شد، در حالی که‌ذاتِ الهی او هرگز نمی‌توانست گرسنه شود. در نتیجه، زمانی که مسیح در این دنیا گرسنه گشت، این ذات انسانیِ او بود که گرسنه شد، نه ذات الهی‌اش.
  4. ولی‌واقعیتی که در اینجا می‌خواهیم به درک آن برسیم، این است که به برکتِ‌اتحاد این دو ذات در یک شخص، مسیح قادر بود همۀ آن ویژگیهایی را داشته باشد که فقط مختص به یکی از این دو ذات بوده است. به عبارت دیگر، مسیح کارهایی را انجام داد که فقط یک ذات، قادر به انجام آنها می‌بود. همچنین، کل شخصیت مسیح، کارهایی را انجام داد که فقط مختص به یک ذات بوده، و از ذاتِ دیگر برنمی‌آمد. به بیان ساده‌تر، این بدان معناست که اگر کاری وجود داشته باشد که تنها یکی‌از دو ذات مسیح قادر به انجامش باشد، باز مسیح می‌تواند بگوید که من آن را به انجام رساندم

Jesus Christ

انجیل متی باب ۲۸ آیۀ ۱۸: عیسی می‌فرماید تمامی قدرت در آسمان و بر زمین به من سپرده شده است.

کتاب دانیال باب ۷ آیۀ ۱۴ می‌فرماید : «سلطنت و جلال به او داده شد تا جمیع قوم‌ها و امّت‌ها و زبانها او را خدمت نما‌یند . سلطنت او سلطنت جاودانی و بی زوال است و ملکوت او زایل نخواهد شد.» و کتاب میکا باب ۵ آیۀ ۲ می‌فرماید: «… طلوع‌های او از قدیم و از ایام ازل بوده.

وقتی عیسی به دنیا آمد و در شروع طفولیّت رشد می‌کرد و هنوز خود را رسماً به عنوان نجات دهندۀ بشریت و مسیح موعود معرفی نکرده بود. در انجیل لوقا باب ۲ آیۀ ۴۰ چنین می‌فرماید که «طفل نمو کرده ، به روح قوی می‌گشت و از حکمت پرشده فیض خدا با وی می‌بود.

عیسی مسیح

دوم تیموتائوس ۳: ۱-۷، ۱۳؛ دوم پطرس ۳: ۳-۱۰؛ یهودا ۱۷-۱۹). عیسی همچنین پیش بینی کرد که بر زمین جنگها، زلزله ها، قحطی‌ها و بیماریهای واگیر خواهند بود و در آسمان نشانه‌هایی در خورشید، ماه و ستارگان دیده خواهد شد (مرقس ۱۳: ۲۴-۲۸؛ لوقا ۲۱: ۱۰-۱۱، ۲۵-۲۶؛ مکاشفه بابهای ۶، ۸، ۹، ۱۶). این روزهای ناگوار، مصیبت عظیم خوانده شده است (دانیال ۱۲: ۱؛ مرقس ۱۳: ۱۹-۲۰؛ مکاشفه ۷: ۱۴). 

پولس در اول تسالونیکیان ۴: ۱۳-۱۷ می‌نویسد که خدا آنانی را که در عیسی‌ خوابیده‌اند با وی‌ خواهد آورد، یعنی روح کسانی را که قبلا مرده اند. زیرا خود خداوند با صدا و با آواز رئیس‌ فرشتگان‌ و با صور خدا از آسمان‌ نازل‌ خواهد شد و مردگان‌ در مسیح‌ اول‌ خواهند برخاست‌.

واژه عیسی در زبان عبری به معنای «خدا کمک می‌کند» و مسیح به معنای «نجات‌دهنده» است که به زبان یونانی به «کریستوس» ترجمه شده به همین دلیل به پیروان مسیح «کریستیان» می‌گویند.

 اسامی معروف ایشان در بین مسیحیت عبارتند‌از: «عیسی» که در اصل «یشوع» بوده به معنی «نجات‌دهنده» و یهودیان آن را «یسوس» می‌خواندند

 عیسی مانند تمام مردم از ‌نظر جسمی و روحی رشد کرد. غذا می‌خورد و می‌خوابید. شغلش نجاری بود. او خسته شد و با تمام خوشیها و رنجها و ناراحتی‌هائی که برای مردم در این جهان پیش می‌آید، کاملاً آشنا گردید. بنابراین او قادر است که در تمام تجربه‌های بشری با ما همدردی نماید (عبرانیان ۲:۱۸ و ۴:۱۵). چون عیسی انسان بود می‌توانست ازدواج کند و فرزندانی داشته باشد ولی این کار را نکرد. بدون شک تصمیم او در این مورد با اطاعت کامل از نقشه‌ای که خدا برای او داشت اتخاذ گردید.