✼  ҉ حسام الـבین شـ؋ـیعیان ҉  ✼

✐✎✐ وبلاگ رسمے و شخصے حسام الـבین شـ؋ـیعیان ✐✎✐

✼  ҉ حسام الـבین شـ؋ـیعیان ҉  ✼

✐✎✐ وبلاگ رسمے و شخصے حسام الـבین شـ؋ـیعیان ✐✎✐

تعریف معجزه-معجزه چیست؟


معجزه، از مصدر «اعجاز»، مشتق از ریشه ثلاثى مجرّد «عجز»، 

به معناى: درماندگى، ناتوانى و نیز پایان هر چیز است.[۱]اعجاز، 

به معناى: ناتوان ساختن یا ناتوان یافتن دیگرى است.[۲]

با توجّه به کتب لغت و کاربرد این کلمه مى توان گفت:

 مفهوم اصلى در مادّه این واژه چیزى مقابل قدرت است. 

هر دو واژه «معجز» و «معجزه»، اسم فاعل مفرد به معناى ناتوان کننده اند

 و جمع آنها «معجزات» است:

در واقع معجزه نوعی شکست دهنده انکار کنندگان خدا و نوعی اثبات راستگویی شخص معجزه کننده در ارتباط با خداست. هر وقت در زمان های مختلف مردم یا علمای آن زمان یا  مخالفین اشخاص الهی از  افراد معجزه طلب میکردند بیشترن آیت آسمانی میخواستند.گاه مثلان در زمان عیسی مسیح از او آیت آسمانی خواستند و آیت آسمانی یونس آورده شد و با این امر و معجزات دیگر دروغگو بودن آنها که او را انکار میکردند ثابت میشده این آیت ها بسته به قوت آن بود و معجزات بسته به قدرت قوت آن و  آنها برای اثبات رد آن توانایی مقابله نداشتند جز آنکه به زور یا زر بر مردم یا افراد دیگر غالب آیند و توان آوردن  آنکار را نداشتند.و در آیت های آسمانی باز قوت و بزرگی آن متفاوت هست و در زمین متفاوت.پس باید عاجز کننده باشد تا دیگری نتواند انجام دهد یا مانند آن را بیاورد.ناتوان کننده یعنی مثال آن نتوانند بیاورند.پس اثبات راستگویی و ادعای درست معجزه هست.و انجام کارهای نادرست معجزه خوانده نمیشود مثلان مثال کار ساحران با موسی که موسی آنها را شکست داد.کار ی که از آن دیگری بر نیاید و کسی دیگر آن کار را نتواند انجام دهد.نبی کاذب در تاریخ یا افراد  مبارزه کننده باطل کسانی بودند که از همان طرح دستی یا مثال ساحران فرعون کار میکردند گفته میشود شعبده بازی یا کاری باطل که دیگری از آن به فهم نادرستی آن میرسد  اما معجزه کاریست عاجز کننده که انجام آن از هیچ کسی دیگر بر نیاید.و چون بر نیاید شکست میخورند آن افراد مخالف و چون نمیتوانند آن را انجام دهند به مبارزه طلبی عاجز و عجز از  شکست در برابر حالا تو اثبات کن  که مثلان حرف تو درست هست. و آن  عجز میشود.و دلایل زیادی برای معجزه و  بزرگ بودن آن هست.که معجزه چه فایده معنوی دارد اول اثبات هست برای وجود خدا در برابر خداناباوران یا کسانی که خدا را قبول ندارند.بعد اثبات ادعای شخص هست که راستگو هست یا دروغگو. در اینکه طرف مخالف عاجز شد دروغگو بودن مخالفین ثابت و آن شخص تایید بوسیله خدا میشود. و حالا معجزه و آیت خود بزرگ بودن و  شدت آن مرتبه دارد.گاه نشانه ای.گاه آیت قوی.گاه معجزه و آیتی که دیگر شکست کامل طرف مخالف را میدهد.گاه هم آنقدر قوی هست که تمام مخالفین شکست و موافقین را به حیرت وامیدارد و مرتبه خداشناسی را بالا و آن شخص کاملان مرتبه قوت و قدرت معنوی خدا در او را اثبات میکند.پس عجز ناتوان کردن. مخالفین. اثبات  خدا شناسی.نشانه های الهی و و قایع الهی.گاه قوت معجزه چه در زمین چه در آسمان در بزرگی و شدت آن.گاه نشانه.گاه آیت قوی. و گاه رخدادی تمام کننده در شکست مخالفین.غیر اینها صرف گفتن دلیل بر درستی نیست و ادعای شخصی میشود. و گول زدن افراد میشود زیرا فرد اثبات درستی  ادعایش را ارائه نداده. و نکته بعدی اشکال بر او وارد میشود ولی غیر آن اشکال بر مخالفین واقع میشود که از خدا بزرگتر خود را میدانند و  فرعون و شخص ظالم خوانده میشوند.