✼  ҉ حسام الـבین شـ؋ـیعیان ҉  ✼

✐✎✐ وبلاگ رسمے و شخصے حسام الـבین شـ؋ـیعیان ✐✎✐

✼  ҉ حسام الـבین شـ؋ـیعیان ҉  ✼

✐✎✐ وبلاگ رسمے و شخصے حسام الـבین شـ؋ـیعیان ✐✎✐

حضرت الیاس (ع)

الیاس به ادعای کتب پادشاهان و کتاب مقدس عبری، پیامبری بود که در پادشاهی شمالی اسرائیل در زمان سلطنت پادشاه اهب (سده ۹ پیش از میلاد) زندگی می‌کرد.[۷] خدا همچنین معجزات زیادی را از طریق الیاس انجام داد، از جمله رستاخیز (برانگیختن مردگان)، پایین آوردن آتش از آسمان و ورود به بهشت پیش از مرگ.[۸] او همچنین به عنوان رهبری مکتبی از پیامبران معروف به «فرزندان پیامبران» به تصویر کشیده شده‌است.[۹] در پی عروج او، الیسع، شاگرد و فداکارترین دستیار وی نقش خود را به عنوان رهبر این مکتب بر عهده گرفت. کتاب ملاکی، یک پیش‌گویی از بازگشت الیاس را «قبل از فرارسیدن روز بزرگ و وحشتناک خداوند» نقل کرده‌است.[۱۰]

در مسیحیت ترتیب کتابهای تنخ در عهد عتیق عوض شده‌است و از این رو کتاب ملاکی آخرین اشاره به الیاس است. در این کتاب وعده یک مسیح به دست الیاس داده می‌شود. «هان، من به نزد شما الیاس نبی را قبل از روز بزرگ و دهشتناک خداوند می‌فرستم» (ملاکی-باب۴آیه۵)در این روز آتشی بزرگ خواهد سوخت که «نه ریشه و نه ساقه باقی نخواهد گذاشت» در یهودیت این اتفاق به معنی بازگشت الیاس قبل از مسیحا در نظر گرفته می‌شود. عده ای از مسیحیان بر این باورند که آمدن یحیی نبی این پیش‌بینی را برآورده کرده‌است (انجیل متی-باب۱۷آیه ۱۲تا۱۳ و باب۱۱ آیه ۱۴). اما این عقیده در انجیل یوحنا به صراحت رد شده‌است (یوحنا. باب۱آیه۱۹). به دلیل همین تناقض عده دیگری از مسیحیان تصور می‌کنند که الیاس در آخرالزمان و قبل از بازگشت عیسی دوباره باز خواهد گشت.

الیاس در کتب مقدس یهود به نام ایلیا معروف است ومعتقدند زنده به آسمان رفت ودر آخرالزمان باز میگرددودر پیش روی مسیح موعود راه می رود .( غیاثی کرمانی ، 1385، 3/1116)

ونقل شده است که «وهب»درمورد الیاس می گوید : مراد از الیاس «ذو الکفل» مى‏باشد.( طبرسى،1372ش.8/71 )

از عبد اللَّه مسعود نقل شده است که ، گفت: الیاس، ادریس است او را دو نام است همچون یعقوب که او را دو نام است: اسرائیل و یعقوب. و در مصحف ابن مسعود چنین است: «و انّ ادریس لمن المرسلین» و قول عکرمه اینست. امّا جمهور مفسّران برانند که الیاس پیغامبرى بود از بنى اسرائیل بعد از موسى و از فرزندان هارون بود، الیاس بن بشیر بن فنحاص بن العیزار بن هارون بن عمران. و قیل: هو ابن عمّ الیسع.( رشید الدین میبدی ،1371 ،‏8/ 294)

گروهى گفتند الیاس خضر است.( سورآبادی,1380، 3/ 2107) در حالى که بعضى دیگر معتقدند الیاس از دوستان خضر است، و هر دو زنده‏اند، با این تفاوت که الیاس ماموریتى در خشکى دارد، ولى خضر در جزائر و دریاها، بعضى دیگر ماموریت الیاس را در بیابانها و ماموریت خضر را در کوه‏ها مى‏دانند، و براى هر دو عمر جاودان قائلند، بعضى نیز الیاس را فرزند" الیسع" دانسته‏اند.بعضى او را نیز«یحیى» تعمید دهنده مسیح دانسته‏اند.

« وَ اذْکُرْ فِی الْکِتابِ إِدْرِیسَ إِنَّهُ کانَ صِدِّیقاً نَبِیًّا وَ رَفَعْناهُ مَکاناً عَلِیًّا »
خداوند ادریس را به عالم بالا برد . عارف نامدار، جناب ابن عربی بر این باور است که ادریس (علیه السلام) هنوز زنده است و در آسمان چهارم به سر می برد و معنای (رَفَعْناهُ مَکاناً عَلِیًّا) را در آیه شریفه ارتفاع به آسمان چهارم می‏داند و خصوصیت آسمان چهارم را این می‏داند که قلب همه آسمانها بوده و جایگاه آفتاب است . (ابن عربی،1422 ق ، ‏2/11)

قول ابن مسعود بسیار بعید است زیرا هم تواریخ اسلامى و هم کتب مقدسه یهود گواهى میدهند که حضرت ادریس صدها سال قبل از الیاس میزیسته است .( کاشانی ،1336،8/20)

گرچه طبق بعضی از اقوال الیاس ـ علیه السلام ـ همان ادریس، یا خضر یا ایلیا است، ولی از ظاهر آیات قرآن استفاده می‎شود که او به طور مستقل، یکی از پیامبران است.

Andrea di Bonaiuto - Madonna and Child with Saints (detail) - WGA00311.jpg

حضرت حزقیال (ع)

حزقیال (عبری:יחזקאל به‌معنی خداوند نیرومندی می‌بخشد)، کاهنی از خانواده صادوق[۱] و از پیامبران بنی‌اسرائیل[۲] بود.

حِزقیال در سال ۶۲۷ قبل از میلاد ولادت یافت،[۳] و در سن سی‌سالگی، کاهن اورشلیم شد. حزقیال ازدواج کرد[۴] و در تل‌ابیب در نزدیکی نیپور بابل[۵] و در منزل شخصی خودش[۶] زندگی می‌کرد، و مشایخ یهود با او مشورت می‌کردند.[۷] زن حزقیال در زمان کاهنی وی به‌طور ناگهانی درگذشت[۸] ولی خدا حزقیال را از عزاداری منع کرد.[۹] او به سال ۵۹۲ قبل از میلاد، به پیغمبری بنی‌اسرائیل رسید،[۱۰] و بیست و دو سال بنی‌اسرائیل را از بت‌پرستی بازداشته[۱۱] و به سوی خدا دعوت می‌کرد. در ابتدا بنی‌اسرائیل تحت‌تأثیر او قرار نمی‌گرفتند[۱۲] تا این که سرانجام با شکسته شدن بت‌ها[۱۳] به خدای یگانه روی آوردند.[۱۴] او ابیهود (عبری:אבא של יהודים به معنی پدر یهود)، پسر انسان (عبری:ילד של איש) و تسلی‌دهنده اسرائیل (عبری:עמת) نامیده شده‌است.[۱۵]

در زمان حمله بابلی‌ها، حزقیال در بابل سکونت داشت[۱۶] و بعد از محاصره اورشلیم در سال هشتم پادشاهی نبوکدنصر همراه با یهویاکین به اسارت برده شد.[۱۷] او پیامبری بود که داوری بر هفت قوم آمون، موآب، فلسطین، صور، صیدون و مصر را اعلام کرد.[۱۸] کتاب نبوتی حزقیال شعرگونه‌است، و در آن وزن و آهنگ وجود دارد. این کتاب شامل چهار رؤیا[۱۹] و پنج پیغام اصلی است که به شکل مثل ارائه شده‌است.[۲۰] کتاب حزقیال تأثیر زیادی بر روی جنبشهای عرفانی یهودی داشته‌است. بسیاری پیروان عرفان مرکابا و بعداً کابالا به رؤیای حزقیال توجه خاصی داشتند و اعتقاد داشتند که رمز خلقت در کتاب حزقیال نهفته‌است. پیروان عرفان مرکابا تلاش داشتند که رؤیای حزقیال و دیدن عرش خداوند را تجربه کنند. در رؤیا حزقیال دید که عرش خدا توسط چهار حیوت (عبری: חיות) (موجودات زنده) حمل می‌شود که هریک دارای چهار بال و صورت مرد، شیر، گاو و عقاب است. کابالا ارتباطی بین رؤیای حزقیال و چهار دنیا در کابالا برقرار می‌کند. حزقیال در روستای کفل در بین‌النهرین مدفون شد. یهودیان و مسلمانان عراق قبر او را زیارت می‌کنند. قبر دیگری منسوب به وی نیز در ایران و در شهر دزفول قرار دارد که اهالی این شهر به آن بابا حزقیل می‌گویند و مردم برای زیارت به آنجا می‌روند.

غزل شماره 32 دیوان حافظ

خدا چو صورت ابروی دلگشای تو بست
گشاد کار من اندر کرشمه‌های تو بست

مرا و سرو چمن را به خاک راه نشاند
زمانه تا قصب نرگس قبای تو بست

ز کار ما و دل غنچه صد گره بگشود
نسیم گل چو دل اندر پی هوای تو بست

مرا به بند تو دوران چرخ راضی کرد
ولی چه سود که سررشته در رضای تو بست

چو نافه بر دل مسکین من گره مفکن
که عهد با سر زلف گره گشای تو بست

تو خود وصال دگر بودی ای نسیم وصال
خطا نگر که دل امید در وفای تو بست

ز دست جور تو گفتم ز شهر خواهم رفت
به خنده گفت که حافظ برو که پای تو بست