و خداوند ما میخوانیم تورا از آن روز دهشتناک تا ما را در آن به اطمینان بسازی از آنچه همه از آن لرزان میشوند و چه روز عظیم و چه روز واقعه بی وقفه لرزان هست. آن روزی که خداوند به سزای اعمال هر کسی که بدی کرده روشنایی بینش دهد و دندان گزیدن لغزش دهان از انچه قبل آن انکار میکردند و استهزا و تحقیر حقارت میشمردند و یارایی ندارند آنهایی که آنها را گمراه ساخته و خود را از کثرت بی نیاز از خدا میدانستند و خلایق کمکی بهم نکنند زیرا آن روز لرزان بی وقفه هر تنی را به وحشت حیرت اندازد آن روزی که نه کسی نه پدری نه فرزندی نه مادری نه برادری نه خویشی کمکی به کسی نتواند کرد جز خدا.و چه کسی منکر آن روز هست جز ستمکاران عالم از ترسی که بر آنها چه زنده چه مرده مستولی خواهد شد و چه روز پر از حساب و کتابی هست آن روز که جز لرزان آن واقف نشویم و جز احوال چند آن را چه بر مکشوفات رویا و نظری و بینشی و بعد آن را چه کسی داند فقط خدا. که بعد آن لرزندگی بی وقفه و وادی حیرت وحشت چه خواهد شد و آیا جنبندگان چه صلاحی را بر آنها خدا داند. و قبل آن چه حسابی و چه کوله باری بر خود داشتند. آن حفره های پرتو نور به سمت بالا حیات مرگ و بعد ان و روز واقعه عظیم.آن روزی که اگر قد هیکل انسانی عظیم و قد هیکل انسانی در ضعف هیچ فرق نکند زیرا شتر بارش را گذارد و در رود.و آن روز چه روز بزرگیست یا دهشتناک. همه را بر انسانها خدا داند.خواری و عزت نزد خداست. و آن روز واقف بر آن هر کسی شود.زیرا چشم برزخی انسان بعد موت باز شده حیران هست و آن روز چه چشم از حدقه لرزان.مکشوفات قلبی و انسانی. آیا کسی تواند گفت خدا به او راهنمایی نمیکند پس اگر خدا به کسی راهنمایی نکند حتما خود خواهد پنداشت که تاریکی درونش هست. و کسی که خدا راهنمایی کند روشنایی بخش شود.آیا جریان تپنده خون در قلب و مغز و حرکت تنفسی انسان پس انسان چه چیزی تو را بر خدایت مغرور سازد انسانها و تمام آنهایی که قدرت زمینی دارند چه چیز بر خدا مغرور انسان را سازد آدمی که بر یک امر کوچک بمیرد یا در هر حادثه و بلایا بر خداوند پناه جوید چه بمیرد چه زنده ماند و چه آن روز دهشتناک بزرگ و چه موت اگر خداوند هست که آرامش دهد و عزت دست انسان را بگیرد چه کسی انسان را خوار سازد و اگر خدا عزت دهد انسانهای برگزیده زنجیره بر آسمان دوستان نمایان و آن چه کسی هست که بر آنچه کرده خدا خشنود هست و آنچنان آن دوستان زنجیره و آن شخص با اعمال نیک کمک بر زنجیره معرفی و امورات شود آری دوستان زنده اند حتی اگر موت آنها هزاران سال قبل باشد و در انتخاب دوست خداوند بهترین زنجیره دوستان را به انسان دهد اگر تنها ترین خود را بداند خدا هست و زنجیره برگزیدگان او زیرا آنها راه را به درستی رفتند و اگر عزت خدا هست دوستان انسانی دوستان منتخب خدا باشد زیرا آنچه گفته شود شهادت آن حق هست بر بینایی و آنچه که درست هست از انجام اثبات پذیر و آنکه حرف زند و اثبات آنیست که خداوند مد نظرش برای هدایت هاست و آنچه مکشوف شود درست مگر ستمکاران را خوش نیاید.
بگو: «چه کسى مىتواند شما را در برابر اراده خدا حفظ کند اگر او بدى یا رحمتى را براى شما اراده کند؟!» و آنها جز خدا هیچ سرپرست و یاورى براى خود نخواهند یافت. (17)
علم به قیامت (و لحظه وقوع آن) تنها به خدا بازمىگردد; هیچ میوهاى از غلاف خود خارج نمىشود، و هیچ زنى باردار نمىگردد و وضع حمل نمىکند مگر به علم او; و آن روز که آنها را ندا مىدهد (و مىگوید:) کجایند شریکانى که براى من مىپنداشتید؟! مىگویند: «(پروردگارا!) ما عرضه داشتیم که هیچ گواهى بر گفته خود نداریم!» (47)
پروردگار من! مرا (در این عذابها) با گروه ستمگران قرار مده!» (94)
و (به این ترتیب،) دنباله (زندگى) جمعیتى که ستم کرده بودند، قطع شد. و ستایش مخصوص خداوند، پروردگار جهانیان است. (45)
فرمود: «پروردگارت این گونه گفته (و اراده کرده)! این بر من آسان است; و قبلا تو را آفریدم در حالى که چیزى نبودى!» (9)
آیا آنها جز انتظار تاویل آیات (و فرا رسیدن تهدیدهاى الهى) دارند؟ آن روز که تاویل آنها فرا رسد، (کار از کار گذشته، و پشیمانى سودى ندارد; و) کسانى که قبلا آن را فراموش کرده بودند مىگویند: «فرستادگان پروردگار ما، حق را آوردند; آیا (امروز) شفیعانى براى ما وجود دارند که براى ما شفاعت کنند؟ یا (به ما اجازه داده شود به دنیا) بازگردیم، و اعمالى غیر از آنچه انجام مىدادیم، انجام دهیم؟!» (ولى) آنها سرمایه وجود خود را از دست دادهاند; و معبودهایى را که به دروغ ساخته بودند، همگى از نظرشان :گم مىشوند. (نه راه بازگشتى دارند، و نه شفیعانى!) (53)
خداوند از غیب آسمانها و زمین آگاه است، و آنچه را در درون دلهاست مىداند! (38)
بگو: «اگر مىدانید، چه کسى حکومت همه موجودات را در دست دارد، و به بى پناهان پناه مىدهد، و نیاز به پناهدادن ندارد؟!» (88)
گویى (در سرعت و کثرت) همچون شتران زردرنگى هستند (که به هر سو پراکنده مىشوند)! (33)
از اینرو آنها باید کمتر بخندند و بسیار بگریند! (چرا که آتش جهنم در انتظارشان است) این، جزاى کارهایى است که انجام مىدادند! (82)
بنا بر این، آنها که بعد از این به خدا دروغ مىبندند، ستمگرند! (زیرا از روى علم و عمد چنین مىکنند). (94)
هرگاه نیکى به تو رسد، آنها را ناراحت مىکند; و اگر مصیبتى به تو رسد، مىگویند: «ما تصمیم خود را از پیش گرفتهایم.» و بازمىگردند در حالى که خوشحالند! (50)
هنگامى که عیسى از آنان احساس کفر (و مخالفت) کرد، گفت: «کیست که یاور من به سوى خدا (براى تبلیغ آیین او) گردد؟» حواریان ( شاگردان مخصوص او) گفتند: «ما یاوران خداییم; به خدا ایمان آوردیم; و تو (نیز) گواه باش که ما اسلام آوردهایم. (52)
اى کسانى که ایمان آوردهاید! هنگامى که زنان باایمان بعنوان هجرت نزد شما آیند، آنها را آزمایش کنید -خداوند به ایمانشان آگاهتر است- هرگاه آنان را مؤمن یافتید، آنها را بسوى کفار بازنگردانید; نه آنها براى کفار حلالند و نه کفار براى آنها حلال; و آنچه را همسران آنها (براى ازدواج با این زنان) پرداختهاند به آنان بپردازید; و گناهى بر شما نیست که با آنها ازدواج کنید هرگاه مهرشان را به آنان بدهید و هرگز زنان کافر را در همسرى خود نگه ندارید (و اگر کسى از زنان شما کافر شد و به بلاد کفر فرار کرد،) حق دارید مهرى را که پرداختهاید مطالبه کنید همانگونه که آنها حق دارند مهر زنانشان را که از آنان جدا شدهاند) از شما مطالبه کنند; این حکم خداوند است که در میان شما حکم مىکند، و خداوند دانا و حکیم است! (10)
اى فرستاده (خدا)! آنها که در مسیر کفر شتاب مىکنند و با زبان مىگویند: «ایمان آوردیم سذللّه و قلب آنها ایمان نیاورده، تو را اندوهگین نسازند! و (همچنین) گروهى از یهودیان که خوب به سخنان تو گوش مىدهند، تا دستاویزى براى تکذیب تو بیابند; آنها جاسوسان گروه دیگرى هستند که خودشان نزد تو نیامدهاند; آنها سخنان را از مفهوم اصلیش تحریف مىکنند، و (به یکدیگر) مىگویند: «اگر این (که ما مىخواهیم) به شما داده شد (و محمد بر طبق خواسته شما داورى کرد،) بپذیرید، وگرنه (از او) دورى کنید!» (ولى) کسى را که خدا (بر اثر گناهان پىدرپى او) بخواهد مجازاتکند، قادر به دفاع از او نیستى; آنها کسانى هستند که خدا نخواسته دلهایشان را پاک کند; در دنیا رسوایى، و در آخرت مجازات بزرگى نصیبشان خواهد شد. (41)
همانند آن زن (سبک مغز) نباشید که پشمهاى تابیده خود را، پس از استحکام،وامىتابید! در حالى که (سوگند و پیمان) خود را وسیله خیانت و فساد قرار مىدهید; بخاطر اینکه گروهى، جمعیتشان از گروه دیگر بیشتر است (و کثرت دشمن را بهانهاى براى شکستن بیعت با پیامبر مىشمرید)! خدا فقط شما را با این وسیله آزمایش مىکند; و به یقین روز قیامت، آنچه را در آن اختلاف داشتید، براى شما روشن مىسازد! (92)
آنها که عهد الهى را پس از محکم کردن مىشکنند، و پیوندهایى را که خدا دستور به برقرارى آن داده قطع مىکنند، و در روى زمین فساد مىنمایند، لعنت براى آنهاست; و بدى (و مجازات) سراى آخرت! (25)
فرعون (از این ماجرا آگاه شد و) ماموران بسیج نیرو را به شهرها فرستاد، (53)
و موسى (به بنى اسرائیل) گفت: «اگر شما و همه مردم روى زمین کافر شوید، (به خدا زیانى نمىرسد; چرا که) خداوند، بىنیاز و شایسته ستایش است!» (8)
آنها گفتند: «آیا هنگامى که ما (مردیم و) در زمین گم شدیم، آفرینش تازهاى خواهیم یافت؟! سذللّه ولى آنان لقاى پروردگارشان را انکار مىکنند (و مىخواهند با انکار معاد، آزادانه به هوسرانى خویش ادامه دهند). (10)
خداوند کسانى را که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند وارد باغهایى از بهشت مىکند که نهرها از زیر (درختانش) جارى است; در حالى که کافران از متاع زودگذر دنیا بهره مىگیرند و همچون چهارپایان مىخورند، و سرانجام آتش دوزخ جایگاه آنهاست! (12)
آیا پروردگارتان فرزندان پسر را مخصوص شما ساخته، و خودش دخترانى از فرشتگان برگزیده است؟! شما سخن بزرگ (و بسیار زشتى) مىگویید! (40)
و اگر ما بخواهیم آنها را به تو نشان مىدهیم تا آنان را با قیافههایشان بشناسى، هر چند مىتوانى آنها را از طرز سخنانشان بشناسى; و خداوند اعمال شمارا مىداند! (30)
بسیارى از آنان را مىبینى که در گناه و تعدى، و خوردن مال حرام، شتاب مىکنند! چه زشت است کارى که انجام مىدادند! (62)
این است وسیله پذیرایى از آنها در قیامت! (56)